Skip to main content

آقاي تبريزي با احترام فراوان

آقاي تبريزي با احترام فراوان
Anonymous

آقاي تبريزي با احترام فراوان به خط فكري شما ،اما من فكرم با شما مقداري متفاوت است.شما انتر ناسيوناليست هستيد . به جهان وطني فكر مي كنيد ،امما من در اين فكر هستم كه كسي كه وطن خود را ندارد و ملتش اسير ملت ديگر و در شرايط سختي روزگار مي گذراند و از ابتدائي ترين حقوق خود كه تحصيل به زبان مادري خود است و در زير سلطه دشمنان تاريخي خود به صورت اسير و گروگان روزگار سختي را مي گذراند و در حاليكه در مناطق و سرزمين اجدادي مالك ثروتهاي و معدن سرشاري مي باشد امما به علت تحت سلطه حاكميت دشمنان تاريخي خود مي باشد و هستيش غارت و نابود مي گردد ،من ديگر به جهان وطني بودن نمي توانم فكر كنم و وضع خود و ملت اسير خود را نمي توانم ناديده بگيرم و به انترناسيوناليست بودن در عالم هپروت فكر كنم.من در حالي كه در اسارت ملت ديگر تمامي ارزشهاي ملي و انساني خود و مللتم محكوم به نابودي شده با خوش خيالي نمي توانم به

ملل ديگر دنيا فكر كنم و خودم در اسارت دشمن به رهائي ملل ديگر دل خوش كنم.و دشمن خود را كه ملت مرا به نابودي محكوم نموده ،دوست شمرده و به مظلوم نه بلكه در حفظ حاكميت و اقتدار ظالم باشم.من اول بايد در فكر رهائي و دست يابي خود و ملت خود به حقوق ملي و انساني خود باشم و حق تعين سرنوشت و مقدرات خود را خودم داشته باشم بعد به فكر رهائي ديگر ملل دنيا باشم.اگر غير از اين باشد من مزدور بي مزد و يا با مزد ديگران بوده و هستم.و از كيسه ديگران تغذيه مي نمايم.اول چراغ خانه خود را بايد روشن نمود بعد به روشني خانه ديگران بايد فكر كرد در حاليكه خانه خود در تاريكي و ظلمت و بچه هايت در تاريكي و ظلمت استبداد روزگار مي گذرانند نمي شود فكر راحتي و رفاه ديگران بود.اول بايد خود و ملت خود را از زنجير هاي استبداد حاكم بايد رهانيد تا با دست و بال باز به رهائي ديگران پرداخت در حاليكه تو در زنجير اسارت و استبداد دشمن خود اسيري نمي تواني ديگران را نجات دهي ،اداعا غير از اين فريبكاري و يالتاقليق به دشمن حاكم خواهد بود.