Skip to main content

حضو ر محترم آ. ائلیار لطفأ

حضو ر محترم آ. ائلیار لطفأ
Anonymous

حضو ر محترم آ. ائلیار لطفأ موضوع را شخصی نکنید ممنون میشم . این فعل دانستن است بیلماق و با فاعل میشه بیلیرم ,بیلیر سن و و و و فرهنگ subsantiv میخواد لغتی میخواهد که ریشه داشته باشد. نمیشود فعل دانستن را استفاده کرد . نبردبا ن هم لغت قدیمی پهلوی است تعداد سیلاب آن و ریشه لغت خود گویای مطلب هست البته کسانی هستند, خود فریب خودشان حقیقت را دراعما ق وجودشان میدانند ولی چون دنبال سود ومنافع هستند حقیقت را کتمان میکنند. هموطن دیگری جناب قنبری تازه یادش افتاده که بلوچ و کرد ایرانی عرب زبان اینها بد بخت هستند.تا دیروز بغیراز ترک جماعت دربد بختی نبودند درتمامه نوشتار شما ترکان از کوچک تا بزرگتان دیگر اقوام ساکن ایران آدم حساب نمی کردید چندین و چند با ر نوشتم ما همه درزیر ظلم حکومت اسلامی هستیم آقایان مشکل جمهوری اسلامی است مشکل آزادی است نه رها ئی.

اما شما و دیگر دانشمندان ترک مشغول رویت خمینی گجستک درماه هستید. سعی دارید به ما القا کنید که بله شما نمیبینید. البته اینها سیاست انگلیسی است به این شکل که اول نام مینهند و با عواملشان آنرا تثبیت میکنند اما در نزد مردم با اصا لت با فرهنگ با ریشه اصل حقیقت سینه به سینه منتقل میشود واین است که ما آذری ها خود را ترک نمیدانیم برای شناخت ترکان میتوانید از همسایگان بپر سید از هندوان از ارمنه و و و وچه هستند و چه ها کرده اند .حتی در این دوره ظالمان حکم ترک تبار در ایران خود را تافته جدا بافته میدانند ازشان به پرسید احساستان درمورد ایران چیست میگویند وخواهند وهما نند خمینی هیچ. پس از بنيان گذاری خلافت صفوی، سهم کوچندگان ازمناطق گشوده شده ی ايران، متفاوت بود. ترکمن های استاجلو که از شام و آناتولی می آمدند، آذربايجان و بخشی از عراق عجم و کرمان را تصاحب کردند و برپايتخت چيرگی يافتند.ديگر قزلباشان، اين مناطق را به عنوان غنيمت دائمی مالک شدند: قزلباشان روملو ازسيواس آناتولی، صاحب شيروان، قزلباشان شاملواز شام، دارنده ی خراسان، قزلباشان تکلو از جنوب آناتولی، مالک همدان و بخشی ازعراق عجم، قزلباشان ذوالقدرازالبستان جيحان و فرات، صاحب فارس، قزلباشان افشار دارنده ی کهگيلويه و خوزستان، و قزلباشان ماسالو تيول دار بغداد وايل های کوچک آق قويونلو. تيره های شاملو و استاجلو و روملو که از پشتيبانان جدی ترصفويان بودند،همگی ازسوريه وآناتولی به ايران کوچيده بودند. اين شيوه ی پخش سرزمين های گشوده شده، با شيوه ی امويان همسانی هايی داشت. گفتنی ها ودانستنیها درمورد ترکان بسیار است به امید آ ن روزی که که همه ایرانیان آگاهی نسبی از تاریخ معاصر ایران داشته باشند که فریب ترکان مهاجم و همسانی آنان را با عربان بدانند. ساسانيان براي جلوگيري از ورود طوايف دوردست «آلتائیک» به منطقه فرارود (ماوراءالنهر)، در سرحدات شمالي اين منطقه (سير دريا = رود سيحون) پادگانهاي متعدد به نام «مرزبان» تاسيس كرده بودند كه پس از افتادن ايران به دست عرب، اين پادگانها برچيده شدند و مهاجرت آن طوايف به «فرارود» آغاز گرديد و عباسيان وپيش از آنان حتي امويان به استفاده ازمردان اين طوايف درارتشهاي خود پرداختند كه اصطلاحا «غلام» خطاب مي شدند وازاين طريق قدرت يافتند.قدرت گرفتن سبكتكين هم ازهمين راه بود.وي عميق تر از پيشينيان خود درايران خاوري پيشروي كرده بود.مخالفت ساسانيان با ورود آلتائيک ها به قلمرو ايران، نژادي نبود و فرهنگي ورفتاربود.رفتارآلتائيک هاي تهاجمي بود وبه علاوه، در تضاد با اخلاقيات ايراني. کوتاه سخن از سال 988 ميلادي سبُكتَكين ازسران طوايف معروف به «تُركان غُز = اَغوزها» غزنویان نخستین دودمان تُرک زبان بودند که بر بخشي ازایران سلطنت کردند، سلجوقیان دومین آنها وحکومت تُرک ومغول (آلتائیک ها) بر ایران تا دوران صفویان که آنان هم تُرک بودند ادامه یافت و پس از زندیه، یک ایل دیگر آلتائيک (مغول تبار ترکمن) به نام قجَر (قاجارواز نسل قاجار نویان امیرزاده مغول) حکومت ایران را به دست گرفت تا زمان پهلوی ها. شور بختانه بعلت کم توجهی ما ایرانیان عده‌ای خودگم‌کرده با نام جعلی «هويت‌طلبی» در پی نفی هويت تاريخی مردم آذربايجان‌ واشتراکات تاريخی،هويتی آنان با سايرايرانيان اند.می‌دانيم که مقاطع اصلی يا نقاط عطف تاريخی بيش ازهربخش ديگری ازتاريخ درساختن هويت ملت‌ها نقش دارند.حال اگر به مقاطع وسرفصل های اصلی تاريخ ايران وآذربايجان نگاهی بيفکنيم، می‌بينيم که هويت تاريخی مردم آذربايجان چيزی نيست جز هويت تاريخی ملت يگانه ايران. آذربايجان بدون ايران فاقد تاريخ وهويت است، چراکه آذربايجان خود ايران است.برای روشن‌تر شدن مقصود بايد به مقاطع و سرفصل های اصلی تاريخ ايران وآذربايجان نگاهی ‌افکند.