Skip to main content

خانم سپهری، باز دو نکته رو

خانم سپهری، باز دو نکته رو
محسن کردی

خانم سپهری، باز دو نکته رو خارج از بحث مون مطرح کردید. نوشته اید که من خواهان حفظ رژیم هستم. این یک انگ هست و نباید این گونه گفت. من خواهان حفظ رژیم نیستم. یعنی اگر قرار باشه یک روز سبزها در ایران تظاهرات کنند و من در ایران باشم نمیرم جزو دار و دسته سرکوبگران. حتا جزو دار و دسته سبزها هم نیستم که بخاطر موسوی یا کروبی به خیابان بروم. راستش تا بحال یک خسته نباشید هم به اینها نگفته ام. برعکس حتا به کسانی که مثلا تولد موسوی را تبریک گفته اند تاخته ام. من مخالف این رژیم و خواهان تغییر آن هستم. منتها بزخو کرده ام برای موقع مناسب. این دوران را برای این کار خطرناک می بینم. دوباره باز متلکی هست که در آخر حرف تان زده اید که «کسی که قادر به درک این موضوع ساده نیست به سیاست نباید کاری داشته باشد». یعنی چیزی نزدیک به 25 ادامه..

یعنی چیزی نزدیک به 25 سال مطالعه و تحقیق و نوشتن دهها مقالات رو بگذارم که کنار که چی؟ خانم چنین عقیده ای دارند. فکر نمیکنید این سخن شما شایسته نیست؟ بحث ما این است «سرنگونی رژیم در این شرایط به صلاح منافع ملی ها هست یا نیست؟». شما بجای این که از بحث استقبال کنید که باهم متوجه مزایا یا ضررهای سقوط رژیم تحقیق کنیم میگویید حرف نزن و کاری به سیاست نداشته باش و فقط حرف مرا بپذیر و از این پس هم کاری به سیاست نداشته باش.
اگر ضرر سقوط رژیم در این برهه به نفع منافع ملی ما باشد نباید در سقوط آن کوشید. اما معنای این حرف این نیست که سیاست های رژیم را تایید کنیم یا برای حفظ آن به خیابانها برویم و برای حفظ جمهوری اسلامی با مخالفانش در بیافتیم.
اما برگردیم به نوع برخورد شما. من اگر بخواهم مانند شما برخورد کنم، بجای بحث روی اصل بحث به شما انگ میزنم که اصلا ربطی به بحث ندارد به این ترتیب که:
نظر من این است که سقوط رژیم در این شرایط خطر ازهم پاشیدگی و تجزیه کشور را بهمراه دارد. کشور خاورمیانه ای ما درست وسط یا کنار چند کشور آشوب زده قرار دارد که شباهت های فرهنگی و قومی و سیاسی مان با آنها بسیار نزدیک تر از دیگر کشورهاست. با توجه به نشانه های اول انقلاب و مسائل کردستان و گنبد و حتا خوزستان که تیمسار مدنی آن آشوب را سرکوب کرد، و اگر ایران آرام است صرفا بخاطر قدرت سرکوب دولت مرکزای است. و حالا برای راندن شما از بحث مثل شما برخورد میکنم: در چنین شرایطی کسی که خطر تجزیه ایران را نبیند نباید کاری به سیاست داشته باشد. و از آن بدتر، اگر بر این سیاست ایران بر باد ده تاکید ورزد، یک خائن بیش نیست. کسی که نتواند زیر گوش خودش کسانی ما نند این جناب yenlik و نظایرش را ببیند که چطور بزخو کرده اند و علنا دارند بر تجزیه کشورش آنهم با چه نفرتی تلاش و تبلیغ میکنند نبیند... باید گفت اصلا قدرت دید سیاسی ندارد و عشق نوشتن یک مقاله و جلب توجه دارد. و خانم سپهری.. من بازهم میتوانم به شخص شما بتازم و متلک و یاوه هایی مثل همین چند جمله که نوشتم سرهم کنم که اصلا ربطی به بحث ما ندارد و فقط به بدخلقی هردوی ما دامن میزند که درست نیست. یاوه گفتن کاری ندارد و هنر نیست. امیدوارم منظورم را درک کرده باشید