Skip to main content

سعید گرامی، انسان چه بصورت

سعید گرامی، انسان چه بصورت
آ. ائلیار

سعید گرامی، انسان چه بصورت فردی و چه در شکل جمعی «حق انتخاب» دارد. عدم رعایت این حق از سوی حکومت یا وابستگانش و یا به بهانه ی «تمامیت ارضی» از سوی روشنفکران، « حق کشی» ست. و « مقاومت و مبارزه و جنگ» در پی دارد. پدران ما اصل « انجمن ایالتی-ولایتی» را برای حفظ همان حق انتخاب صلاحیت اداره ی امور خود، در صد سال گذشته نوشتن که اجرا بشود. تمامیت ارضی پرستان نگذاشتن اجرا شود. مبارزه ادامه یافت و خواست « شدید تر» شد. و به « خود مختاری» فرا رویید. باز هم این مبارزه را سرکوب کردند. بعد این خواست به « فدرالیسم» تبدیل شد. تمامیت ارضی خواهان این را هم نمی پذیرند. حالا در بخشی از مردم و نیروهای سیاسی آن خواست تبدیل شده به « استقلال». اگر با این مسئله هم درست برخورد نشود تبدیل خواهد شد به « جنگ داخلی». و این هم خواست حکومتها و تمامیت ارضی خواهان است که مسئله به « جنگ داخلی» تبدیل

بشود. حکومت ها و تمامیت ارضی خواهان میخواهند مسئله را مثل گذشته با کشتار حل کنند و خیالشان راحت شود. اما این مسئله با کشتار و جنایت علیه بشریت حل نمی شود و « ایران به 7 کشور» تجزیه میشود. این نتیجه دوستی خاله خرسه ی تمامیت ارضی طلبان است. سیاست غلط تمامیت طلبان، مسئله« استقلال یا مرگ» را در برابر مردمان گوناگون ایران قرار داده است. این راه برای همه مصیبت بار است. و شما سعید گرامی در این راه قرار دارید. اما با خیال حفظ ایران . راحل مسئله آن است که « اداره امور مردمان گوناگون توسط خود آنها صورت گیرد. فرهنگی-اقتصادی-سیاسی و ...» حقوقشان رسمیت یافته اجرا شود. چه ایران یک پارچه بماند و چه صد پاره شود. حقوق مردم در اداره ی امور خود را به هیچ بهانه ای نمیتوان نقض کرد. شکل اجرای آن هم فدرالیسم منطبق با شرایط ایران است. این دکتر هم سرش را در آسیاب سفید کرده. نمیداند چه میگوید. چشمش را به پیشرفتهای دنیای فدرالیسم بسته و کورکورانه خود را در سوراخ تمامیت خواهی زندانی کرده است. با دوستی خاله خرسه برای مردمان گوناگون ایران « استقلال چی» تربیت میکند. و سعید گرامی شما هم به شاگردی چنین کسانی مشغولید . «ایران یک راه بیشتر ندارد تأمین خواسته های مردمان گوناگون یا ویرانی».* ***برای غولهای جهانی نیز کنار آمدن با 7کشور کوچک که در دوسه تای آنها چاههای نفت قرار دارد راحت تر است تا با « ایران فدرال» و یک پارچه و متحدو قدرتمند. نفع اینان هم در تجزیه ی ایران است و درنگ نخواهند کرد. همچنان که در اکراین شاهدش هستیم. این راه آقا دکتر و شاگردانش است. ****ما این را میدانیم «خط حکومت» وارد بحث « انکار حقوق مردمان گوناگون» میشود. و مواضع شما را پیش میگیرد. و مدافعان مجبور به طرح «استقلال» میشوند. که راحل را در « جنگ داخلی» ببینند. و ایجاد « ترس» شود و خیلی ها مثل محسن کردی گرامی به این نتیجه برسند و بگویند« آقا بگذارید جمهوری اسلامی سرجایش باشد- نخواستیم سرنگون شود». این خظ حکومتی با نفی حقوق مردمان-در خدمت پایداری فاشیسم اسلامی - و از سوی دیگر در خدمت تجزیه و جنگ داخلی ست. این ماهیت مواضع دکتر و شاگردان اوست. شاگردان چنین خط هایی بهتر است جایگاه خود را مشخص کنند که در مقام « نفی حقوق مردمان» قرار دارند یا در « تأیید» آن. با نفی حقوق مردمان، ایران حفظ نمیشود با اجرای آن است که حفظ میشود. آقا دکتر بدون اینکه شناختی از نظام « اقتصادی-اجتماعی» ایران داشته باشد در « سیستم سرمایه داری وابسته» ی مسلط بر جامعه به مقولات نظام « ارباب- رعیتی» چسبیده و مثل نقل و نبات از آنها استفاده میکند. در نظام سرمایه داری مردمان دهها ملیونی نه « قبیله و قوم» اند و نه « عشیره و طایفه». آنچه دیده میشود « ناسیونالیسم بر پایه ی حقوق نقض شده» است که با تأمین و اجرای آن حل میشود. اما ناسیونالیسم تمامیت خواهی که بر اساس « تسلط بر دیگری» استحکام یافته تا این تسلط به برابری تبدیل نشده حل شدنی نیست؛ آن ، اگر اوج گیرد به فاشیسم برای برپایی ایران بزرگ منتهی خواهد شد. که میدانیم چه ورطه ایست.