Skip to main content

تا آنجا که به رویکردنوشته

تا آنجا که به رویکردنوشته
Anonymous

تا آنجا که به رویکردنوشته برمی گردد، در آن اهداف و عملکرد هردوقطب ارتجاع چه از نوع غربی اش و چه ازنوع شرقی اش موردنقد قرارگرفته و گفته شده است که دعوا نه برسردموکراسی که برسرلحاف ملا ومنافع است. اگر منتقدمحترم نمی خواهد وجود چنین چپی را به پذیرد و وجود آن در جهان دوگانه اش جائی ندارد، این دیگرربطی به این نوشته ندارد و باید چاره ای برای جهان دهنی بسیط خود بکند. جهان فانتزی دوگانه خیر و شر در جامعه روبوتی ایشان به اوج می رسد. سرمایه داری هم چون شب بدون روز بدون کارگران و مصرف کنندگان کالاهای تولیدشده وجود خارجی ندارد و اگر روزی طبفه کارگرمحوشود مرگ سرمایه داری هم فرارسیده است. اگرمصرف کننده وجودنداشته باشد آنگاه سرمایه داران باید تولیدات خود را آتش بزنند و گرنه چی کسی آن را مصرف خواهد کرد؟ یعنی هستی خود را آتش بزنند.

اگراین ربات های جهان فانتزی مصرف کننده باشند، خوب نه فقط باید به آنها دستمزدپرداخت شود بلکه آنگاه نوبت شورش
اگراین ربات های جهان فانتزی فراخواهد رسید!. بگذارید اسم آن را کارگر-ربات بخوانیم. حتی اگردراین جهان فانتزی فرض کنیم که سرمایه داران همه تولیدات را خود به بلعند و سرمایه هایشان را تاراج دهند، با چندمیلیارد انسان مازاد و گرسنه چه خواهند کرد؟ می بییند که ازهر طرف شروع کنیم این سناریوی فانتزی، فانتری بودن خود را بیشترنمایان می کند.
ولی اجازه بدهید ازجهان فانتزی بیرون بیائیم و دوکلمه حرف حساب بزنیم: رشد شتابان تکنولوژی و ابزارهای زندگی واقعیت دارد، اما این هم واقعیت دارد که رشد تکنولوژی تنها کمیت و کیفیت کار را (تغییرجهان برای تأمین نیازها و پیشرفت نوع انسان) تغییرمی دهد و نافی نفس وجود آن نیست. حتی اگر زمانی جامعه بشری با روزی یک ساعت کارهر"کارگر" کل نیازهای بشر را تولید کند آن ها مولدین و نیروی کارهستند و نقش تعیین کننده دارند و تا آن موقع هم "متأسفانه" چپ رهائی بخش هم چنان وجود خواهد داشت! کارگران و ربات هم باهم متحدخواهند شد تا دست بدست هم زندگی بهتری را برای انسان ها فراهم کنند.
انسان و شأن او و قرارگرفتن ابزارهای پیشرفته درخدمت نیازهای او کلام آخرهستند و نه توهم جایگزین شدن ربات با انسان.