Skip to main content

درارتباط با موضوعات زبان

درارتباط با موضوعات زبان
Anonymous

درارتباط با موضوعات زبان وچگونگی تقسیم قدرت ,من با توبحث ساختاری میکنم توبرای من یا قصه ام کلثوم تعریف میکنی و یا قصهٔ حسین کُردِ شَبــِستَری! واژه ها را مثل نخود کیشمیش توی کامنتهایت نریز.ظاهراخودت متوجه ازهم گسیختی مفهومی گفته هایت نیستی! اینکه تهران «بهشت اسيميلاسيون مليتهاى »ايران است.جناب،آسيميلاسيون ابزاردولتهای شونيستی مانند ترکیه و جمهوری جعلی آذربایجان است برای حل كردن ملتهای کرد و طالش وارمنی ولزگی درفرهنگ ترک است اما در تهران و تبريز، سنندج واهواز اگرتاريخى هزارساله از تمدن و فرهنگ دارند مطمئناً تمدن و فرهنگشان هویتی ایرانی دارد . اﺳﻄﻮرهﻫﺎ و ﺑﻨﯿﺎنﻫﺎی قومی مردمان ایران حتی قبل از تکوین مذهب ریشه دراشتراکات تاریخی وفرهنگی گذشته‌های دور با مردمان ترک و عرب که دوقوم متجاوز به ایران بودند ندارد و بری از «هویت»چنگیز خان وهولاکو وشیخ خزعل هستد. در غیراینصورت مردمان غیر....

ایرانی باید اثری در زمینه خط ، زبان،هنر و فرهنگ در كهن ترين آثار تاريخي (سنگ نگاره ها يا هنرهای صخره ای) از خودشان بجا گذاشته باشند و چگونه است که درکنارانبوهی ازآثار تاریخی بجا مانده از دوره ماد-هخامنشی و ساسانی در آذربایجان و خوزستان هیچ اثری که ثابت کند ترکان و اعراب قبل از ایرانیان آنجا بوده اند یافت می نشود.واما در مورد عناد ورزی بر بکار گیری واژه جعلی «مليتها ».جناب ، تو وجماعت تجزیه طلب اگر وجود تاریخی ملت ایران را(که قدمت بیش از ۲۰۰۰ ساله دارد و بر خلاف پروژه ملت سازی در جمهوری جعلی آذربایجان که بر پایه جعل تاریخ و در اثر یک پیمان بین‌المللی یا توافقنامه‌ای میان چند ابرقدرت به وجود آمده مصنوعی نیست و در طول تاریخ ایرانیان، آموزگاران فرهنگی و معماران جهان بوده‌اند . اگر اینچنین بود خیلی پیشتر ها با هجوم اعراب و ترک و مغول از صفحه تاريخ حذف می شد )برسمیت نمی شناسید,این «مليتهاى » مجهول مشتق از کدام ملت هستند. جناب،امروز برخلاف دوران پیش از قاجار که رابطۀ فرد با «دولت»، رابطۀای برپایه‌ی پیوندهای قومی و ایلی بود ,بجای واژۀ «طایفه و قبیله» در حقوق بین الملل و نگاه سازمان ملل(که جماعت تجزیه طلب برای توجیه تجزیه طلبی دائم به آن رجوع میکنند)واژه ملیت (Nationality) گرفته است و نشان دهندة «رابطة سیاسی یک فرد به یک دولت ملت» است و درادبیات سیاسی مترادف با «تابعیت» هم به‌کار می‌رود. بنابراین کرد و ترک و عرب ایرانی ، ملیتی جز ملیت ایرانی ندارند. و اما اینکه کرد ترک وعرب برایشان زندگى درتهران نوستالوژى میىشود!جناب،نوستالوژی تعلق خاطراتی است که فرد ازدوران «گذشته» ازنزدیک با آن درارتباط بوده است .چگونه است که کرد ترک وعرب قبل ازاینکه تعلق خاطر مربوط به دوران «گذشته» از تهران را درحافطه خود داشته باشند،احساس نوستالوژیک را ازکجا آورده اند که آنچنان مشتاق آن «تعلقات»هستند که ترک دیارمیکنند؟