Skip to main content

به به چناب رازی. دیر اومدین

به به چناب رازی. دیر اومدین
مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

به به چناب رازی. دیر اومدین ولی خوش اومدین. عید شما هم مبارک. صد ساله به از این سالها. تعطیلات خوش گذشت؟ امیدوارم که سر و مر و گنده باشین. اول از همه باید خدممتون عرض کنم که این اسم سانسورچی را بنده روی خودم نذاشتم. من مسؤل محترم کامنتها هستم ولی از بس دوستان عزیزی که مثل شما به من لطف دارن، هی به من گفتن که سانسور می کنی و سانسور می کنی، آخرش این امر به بنده مشتبه شد که بله! من به مقام شخیص سانسورچی رسیده ام. بعدش هم که دیدم کسی اعتراض نکرد، یواشکی خودمو به جای سانسورچی جا زدم. درست مثل کسایی که دانشگاه نرفته و دکتر شده اند. *** من از محضر شما ممنونم که به روانکاوی بنده اقدام فرموده اید آنهم بدون یک دینار چشم داشت. شما روانشناسان دوره مرحوم ابوعلی سینا که بالاخره بعد از تست DNA قوم و تبارش معلوم شد و همه فهمیدند که با چنگیزخان مفول نسبت درجه یک داره، آدمهای جاافتاده ای هستین و

روانشناسیتان حرف نداره. درسته که روانشناسی شما خیلی ساده و فقط دورنگه است و بجز سیاه و سفید رنگی دیگه ای ندارین، ولی خیلی به دل می نشینه. بزارین یک مدک ارائه کنم تا بعدا یقه ام پاره نشه. در همینجا شما در "بحث قومی" فقط دو رنگ می بینین: "ایران دوستان" و "ایران ستیزان" ولی روانکاو خصوصی بنده که عینک رنگی به چشم میزنه، "بحث قومی" رو رنگارنگ می بینه. ولی در مورد اینکه مثالهای بنده فقط از "یک گروه" هستن باید عرض کنم که متاسفانه مانند بنده دچار پیرچشمی شده این (در این مورد اعتراض نکنین چون من چشم پزشک حاذقی هستم). اولا مثالهای من از دو گروهند: 1- اسلامیستهای دو آتشه و 2- "ایران دوستان" دو آتشه که بعضی ها آنها را "ایران پرستان" هم می نامن. ثانیا شما یادتاون رفته توجه کنین که این بار من "گزارش" نوشته ام و نه "درد دل". اگه "درد دل" می نوشتم، دل پر خون من این صفحات گلوبال را پر می کرد از هر دو سو ولی از آنجایی که این مرقومه بنده "گزارش"ی از یک دوره کوتاه است، به اتفاقاتی که در این دوره کوتاه افتاده قناعت فرموده ام. باور کنین در این دوره کوتاه، اتفاق مهم دیگه رخ نداده. فقط همین 3 مورد بود که خدمتتون معروض داشته ام. در مورد مراجعه جناب ساوالان به بنده باز هم کم لطفی می فرمایین. من همیشه این کار رو می کنم. اگر شمای "ایران دوست" هم از کسی نامی می برین و شک می کنین، بنده زود تمام پیچ و مهره های دستگاه تفتیشمون رو بازرسی می فرمایم. *** از اینکه دو کلمه "پارانویا" و "پسایکوز" رو نوشته این خیلی ممنونم. اگه اینا رو به من می گفتین تا صد سال دیگه باید تکرار می فرمودین تا اونا رو درست تلفظ کنم و آخرش بگم: "اینا یعنی گی؟" حالا خوشحالم که ازشون گذشتین. من که نمی تونم اونا رو درست بخونم. به دکتری که نیست! *** در مورد توصیه شما، از آنجایی که شما در تعطیلات تشریف داشتین نخواستم مزاحم اوقاتتون شوم. من تنها کسی که در دسترس داشتم مادر بزرگم بود که بهش تلفون کردم. گفتم: "مادر بزرگ عجب آدم الکنی هستی" جواب داد: "پسرم! من الکن نیستم. مثل بلبل حرف می زنم. الکن برادرته که نمی تونه کلمات رو درست ادا کنه. لکنت زبون داره. ثانیا اون عجبت کارو خراب می کنه. حتی به برادرت که الکنه نگو عجب آدم الکنی هستی. بگو بادر جون تو لکنت زبون داری و الکنی. اون می فهمه منظورت چیه". حالا ببخشین که گزارشم در این مورد دیر شده. یادم رفته بود. پیریه و هزار درد بی درمون! *** در مورد اینکه مرقوم فرموده این که: "صد البته اگر این لفظ در مورد ترکی بکار رفته بود، قلم کامنت نویس را توی تخم چشمش فرو می کردید" باید به حضور مبارکتون عرض کنم که این پیرچشمیتون شدیدتر شده. تا حالا دهها و صدها مورد به این زبان ترکی که من فقط کمی بلدم و زبون مادر بنده هم نیست، هرچه بوده و نبوده نوشته اند و شخص شخیص بنده قلم کامنت نویسو توی چشمش فرو نکرده ام. آخه به من چی که در بحث بزرگان ادب دخالت کنم؟ حالا یه دکتری میاد میگه زبان فارسی الکنه، اون یکی هم میاد میگه زبان ترکی الکنه. خوب دارن بحثشونو می کنن و آخرش شاید به اینجا می رسن که هر دو راست می گن یا هر دو اشتباه می کنن. ولی رازی جون باور کن (میدونم که باور نخواهی کرد برا همین هم قسم نمی خورم) اگه این پشت بودی و می دیدی که من چقدر این کلمات نانازنین رو از هر دو طرف سانسور کرده ام، دلت به حال من می سوخت. آخه شما فقط اونایی رو مطلع میشین که از کامنتای خود شما سانسور می کنم. بقیه رو که نمی بینین که! *** خیلی زیاد نوشتم خانمم داره صداش در میاد. چند کلمه هم در مورد زلفعلی و دارقوزآباد و کش بگم و تموم کنم. خدا رو شکر که من اسمم و زلفعلی نذاشته ام و به همون سانسورچی قناعت کرده ام. در مورد دارقوزآباد بگم که به هواپیمایی ملی زنگ زدم و بلیط خواستم گفتند: "آقا جون اون جا خیلی دوره هواپیماها