Skip to main content

خواننده گرامی؛

خواننده گرامی؛
اقبال اقبالی

خواننده گرامی؛
ایرانگلوبال و همه رسانه هائی که موضوع کارشان خبررسانی و روشنگری است، از همه منابع خبری استفاده می کنند و منبع خبر را هم به اطلاع خوانندگان میرسانند. تردیدی نیست که منابع خبری در عصر کنونی در دست صاحبان زر و زور است و نیروهای آزادیخواه، دمکرات و ایراندوست منابع خبری مستقل ندارند. دو موضوع هدفمندانه با هم مخدوش می گردد. یکی استفاده از منابع خبری برای اطلاع رسانی و روشنگری است و دیگری هواداری، همسوئی و همدلی با منابع خبری است.
مورد نخست، امری جایز و بخشی از کار روزمره می باشد. مورد دوم؛ برای این که رسانه مستقل به تریبون ارتجاع و فاشیسم در اشکالی دینی، قومی، نژادی و ... بدل نگردد؛ در مناسبات دمکراتیک، راه نقد و تفسیر در رسانه باز می شود تا کسی که خبر را درج می کند، بتواند زهر اندیشه های انسان ستیزانه و ضد مردمی را بگیرد.
سیستم کار من بعنوان همکار ایرانگلوبال نقد و درج

اخبار بود و کار من بر چنین روالی ادامه داشت. تا این که در نشستی 3 نفره با همکاران؛ دو همکار دیگر خواستند تا نقد مقاله و در واقع تفسیر به دو سطر محدود گردد اگر بیشتر باشد، (یعنی بیش از 500 حرف)، بصورت مقاله ویا در سخن روز درج گردد. البته محدودیت ممنوعیت بیش از یک مقاله در صفحه نخست سایت و هفته یکبار سخن روز پاسخگوی نقد و روشنگری اخبار روز نبود و نیست. البته راه دیگری در پیش پای بنده گذاشته شده بود و آن این بود که تفسیر خبر در پایان خبر آورده شود و برای من که نمی خواستم سرتیتر اخبار بدون افشاگری و روشنگری باشد ترجیح دادم ضابطه کاری مورد تائید اکثریت اعضاء نشست را بپذیرم و به تعداد 500 حرف بسنده کنم و همواره در تفسیر خبر جبهه ارتجاع را نشان دهم و بگویم که در کجا ایستاده ام!
حال پرسش ایسنت که در خبر فوق مشخص نیست که اقبال اقبالی از کدام عزیمتگاه این خبر را بازتاب داده است؟ براستی تا چه حد تعصبات قومپرستانه انسان را کور می کند که در مقاله فوق جنایت علیه بشریت را نبیند و نسبت به آن سکوت کند ولی ژست مخالفت با خبرگزاری تسنیم را درآورد! اینجاست که دم خروس از زیر عبای ملا پیدا می شود!!!