Skip to main content

اما «سوسیالیستهای» پوپولیست

اما «سوسیالیستهای» پوپولیست
Anonymous

اما «سوسیالیستهای» پوپولیست ایرانی بدلیل گرفتارماندن درتنگنای الگوی نظری لنین نسبت به «مسله ملی» چشم ‌بسته و با شباهت‌سازی با روسیه‌ تزاری یک قرن پیش، مکانیزم‌های هژمونیک قدرت در جمهوری اسلامی را نه با تحلیل ساختاری بلکه با نگرشی غیرمستقل از گرایشات محافل تجزیه طلب در سیمای زبان، نژاد و قومیت می بیند و راه چاه شان برای «پرولتریزه»شدن انقلاب در ایران مرده ریگ نظری استالین و صد البته در مسلخ گاه ناسيوناليسم عشیره ای ترک،کرد وعرب است.چپ پوپولیست بر خلاف نظر مارکس و انگلس که در ۱۵۰ سال پیش به کارگران گفتند باید از باورهای قومی شان که گمان می کنند هویتشان بر آن اساس تشکیل شده است عبور کنند ، معتقدند که این گفته ها در«مرحله تاریخی کنوی» جامعه ایران کارایی ندارد و طبقه کارگرایران باید خواستار دگرگونی مناسبات اجتماعی به نفع مناسبات قومی -نژادی باشد و شعار طبقه کارگرایران نه ......

......اتحاد همه نیروها در زیر پرچم طبقه کارگر بلکه پرولتاریای ایران اول باید در دسته های قومی شان متفرق بشوند، چون فقط مبارزه‌ کارگری در سطح عشیره ای است که می‌تواند پیروزی و استمرار سوسیالیسم را در ایران تضمین کند و کارگران کردستان و خوزستان و آذربایجان در مخالفت با «فارس» بجای سرود انترناسیونال، ترانه «سیاه سیاه های خومون غریبه نیاد داخلمون» را بخوانند . به قول نیما یوشیج : چند تن خواب آلود / چند تن ناهموار / چند تن ناهشیار. انقلاب کارگری و دموکراسی نیازمند وحدت کارگری در وطن است و بدون وحدت سرزمینی جامعه کارگری ایرانی وجود ندارد.