Skip to main content

جناب بهنام گرامی، چند نکته به

جناب بهنام گرامی، چند نکته به
Anonymous

جناب بهنام گرامی، چند نکته به نظرم رسید، که شاید کمکی به حل مسئله بکند: 1. توهین در درجه اول یک مفهوم درون‌ذهن (subjective) است. یعنی حتی در مواردی هم که جامعه (یا قانون) در مورد آن به اجماع رسیده باشد، از مفهومی صحبت می کنیم که یک ذهنیت مشترک است. 2. درون‌ذهن بودن این مفاهیم، خواه‌ناخواه تعیین مرزهای توهین را معطوف به اراده کنترل‌کنندگان می کند، که خود این اراده بازتاب خودآگاه یک ذهنیت ناخودآگاه است. در نهایت این شما (به عنوان مرجع صادرکننده رای) هستید که تصمیم می‌گیرید آیا مطلبی را پخش یا سانسور کنید. ولی این شما (حتی اگر به قول آ. ائلیار یک گروه چند نفره باشید) باز هم مظهر ذهنیت عامه نیستید، پس تصمیم شما یک تصمیم اراده‌گرایانه بر اساس ذهنیت فردی است و نه تصمیمی بر اساس یک برداشت برون‌ذهن (objective). مسئول کامنتها این مسئله را با مراجعه به لغتنامه ها یا در مشورت با مادربزرگ محترمش حل

می کند، راه حلی که اگرچه گامی به جلو است، ولی باز هم "راه حل" به مفهوم مطلق کلمه نیست. (قصدم از اشاره به خانم مادربزرگ توهین نیست، م.م.ک. چندین بار به تماس تلفنی با ایشان اشاره کرده است). 3. شاید بهتر باشد ایران‌گلوبال قبل از هر چیزی خودش را برای خودش تعریف کند. به این معنی که شما گردانندگان سایت بشینید و از خودتان بپرسید ماهیت ما چیست؟ آیا ما یک رسانه حزبی هستیم؟ آیا رسانه عمومی بدون وابستگی حزبی هستیم؟ چیزی مثل Bulletin board هستیم، که هر کسی می تواند مطلبش را روی آن بچسباند، یا اینکه فقط یک "جمع" یا بقول فرنگیها (community) پراکنده و درهم بدون هرگونه حدو مرز هستیم؟ به نظر من تنها پس از تعریف ماهیت است که می توان به تعریف مشترکی از "آزادی بیان" رسید، زیرا بنا بر ماهیت یک جمع، مفهوم آزادی بیان هم تعریف دیگری می گیرد. 4. آزادی بیان بطور قطع مهمترین و پرارجترین دستآورد یک جامعه دموکراتیک است. ولی در دموکراتترین جوامع هم برانگیختن تنفر نژادی، اظهارات نژادپرستانه و امثالهم ممنوعند و این ممنوعیت بسته به رشد عقلانیت در آن جامعه با شدت بسیار اعمال می شود. برای مثال اگر کسی گروهی از مردم یک کشور را "وحشی" بخواند (مثلا بگوید "ما اسیر قومی وحشی هستیم كه توهم متمدن بودن هم دارد") نه تنها مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد، بلکه دموکراتهای آن جامعه او را عنصر نامطلوب (persona non grata) معرفی می کنند و از هرگونه همکاری با او خودداری می کنند، چه رسد به اینکه تریبون خود را در اختیار او قرار بدهند. میدان دادن به نژادپرستان و سپردن کلید خانه به آنها درست نقطه مقابل "آزادی بیان" است. متأسفانه برخورد سایت شما با چنین افرادی درست برعکس روحیه دموکراتیک است. شما حتما در جریان بحثهای من با م.م.ک. هستید. در مورد مشخصی که فردی فارسها را بیشعور و دچار نقص کروموزومی نامیده بود، م.م.ک. معتقد است که اگر از ایشان پرسیده شود «آیا شما نژادپرست هستید؟» و ایشان بگوید «نه نیستم» دیگر دلیلی برای عدم همکاری با او وجود ندارد. این شیوه همان روشی است که در فقه اسلامی به آن "قسامه" می گویند. یعنی متهم در میان جمع و در یک مکان عمومی سه بار قسم می خورد که مرتکب جرم نشده است، و پس از آن حکم برائت می‌گیرد. ولی این روش در دنیای گلوبال امروزی کاربرد ندارد. در کشوری مثل ایران با انبوهی از تبعیضات و سیاهکاریها نمی شود پشت عنوان زیبای "آزادی بیان" پنهان شد و دست مرتجعین نژادپرست را به بهانه مبارزه با مرتجعین مذهبی باز گذاشت. دموکراتها هرگز نمی توانند با نژادپرستان در یک جبهه قرار بگیرند. هر حرفی هراندازه هم که برحق باشد، اگر مورد سوءاستفاده نژادپرستان برای برافروختن جنگهای نژادی قرار بگیرد، باید سانسور شود. با آرزوی سالی پر از شادی و موفقیت برای شما و همه مسئولین سایت