Skip to main content

«حاجی فیروز» با رنگ سیاه اما

«حاجی فیروز» با رنگ سیاه اما
Anonymous

«حاجی فیروز» با رنگ سیاه اما چرا سیاه ."دلیل وا پس ماندن یا عقب افتادن ما از فرهنگ غرب نیست بلکه به د ور افتادن از فرهنگ خودمان است" از محمود هومن. با تشکر از ایجاد این بحث جناب محسن کردی
جهان بینی فرهنگ قبل زرتشت ایران بسیار متفاوت است وهما نند ادیان ابراهیمی هوبوطی نیست. بلکه پیدایشی است اگر تمامه فرهنگ ایران را از پیشا و پسا زرتشت مطا له کنید چیزی بنام برده و برده داری و امثا ل آ ن را پیدانمی کنید. کوتاه سخن جان انسان مقدس بوده سفید و یا سیاه و زرد نداشته خلاصه انسانخدای مرام بوده. برای روشن شدن حال ببینیم خدا کیست البته که یهوه و پدر آسمانی والله نیست .لغت خدا یعنی تخم خود زا تخمی که خود خودش را میزاید همانند نی که خود بخودی است نام دیگر نی خو ز است ,خوزستان , خزر خیزران کوتاه سخن. دشمنی محمد رسول الله را که بر گرفته از اللهیات ذ رتشتی که همان توحید باشد را دقت کنید که می

می گوید لم یلد ولم یولد یعنی نزاییده و نخواهد زاییدو یا مفهوم کا فر را پوشنده .... همچیزاز نا پیدای به پیدایش میرسید در یک تخم درخت, خود درخت را در خود دارد و در روند زمان خود درخت خواهد شد خود زا و دارای نیروی با لا رونده است رشد و نموواست. خلقی creation نیست بلکه تکاملی evolution. تخم هم تواما ن است بعبارتی دیگر تاریکی مبنا بود جنین در زهدان مادر,ریشه درخت درخاک تاریکی بد و منفی نبود و بعکس مثبت بود ازتاریکی به روشنی میرسید. تخم یا دانه در دل زمین, زهدان ,در تاریکی قرا ر میگرفت با رسیدن آب به آ ن روشن میشد سپس فرخ میشد نما یا ن میشد. لغت "آب روشنی است "هنوز بجا مانده ساده گفته شو د میشد دانه, دانش ,دانا ئی و اوج تکامل خود درزمان دوباره تخم میشد که درتصاویر کوروش کبیر بالای سراو سه شا خه درخت است که دوبا ره از این سه سه دیگر میآید که این سه تا یکتای در مسیحیت شده و روح لقدس . نماداین تفکر حاجی فیروز هم این فلسفه از تاریکی به روشنی را سیمبو لایز میکند . با دانش امروزی خود نمی توانیم به سراغ گذشته ها رفته آنان ها را برسی کنیم قبل از اینکه این بیماری ناسیو نالیسم که ساخته و پرداخته اینگلیس شیوع پیدا کند اوضا ع وا احوال دیگری بوده البته لا زم به توضیح است لغت ایران که ایرائینه باشد معنی و مفهوم ملیت و یا .... را نداشته . معنی و مفهوم آ ن خانه سیمرغ است و باور و جهان بینی بسیار متفاوت داشته اند که ما از آ ن کاملا بی خبر هستیم وآ ن قداست جان بوده است جان مقدس بوده نه یک شخص و یا آموزه و یا فرستاده حتی فرهنگ جاری آن روزگاران هم زرتشت را با عنوان فرستاده بر گزیده رسول ... قبول نمی کرده. به عبارت ساده میتوان گفت که ایرانیان لا ئیک و سکولار بوده اند و به زبان خودمان سپنجی بوده اند و چون ما وارثان آ ن امپراتوری هستیم و با ید بدانیم دکترین آن چه بوده ! بخا طر توفان حوادث از حمله اسکندر مقدونی که ویرانگر مدنیت بوده تا تجاوزات روم که تا به امروز ادامه دارد اورینت که شرق باشد همیشه تدایی گنج و ثروت را داشته در دید آنان و ترکان آسیای دور و نزدیک تا به امروز. بیشتر آ ثاراز میان رفته با داشتن پاده شاهان بی عر ضه بی ریشه و بن این فرهنگ ایران است که ایران را تا به امروز نگه داشته.ادیان نوری یهودیت ,مسیحیت و اسلام و تا حدودی زرتشتیت این تفکر انسان خدائی ,جان مقدس را تغیر دادند وقتی جانی را بگیری خدارا کشته ایی, عید قربان ما مسلمانان و فلسفه حضرت ابراهیم که فرزند خودش را قربانی میکند خود نشان ازآن دارد. اینست فرهنگ ایران باستان که حتی خود خدا هم حق گرفتن جان را ندارد حقوق بشر در منشور کوروش کبیر خلا صه این تفکر است .اگر تنا قضا ت فرهنگ خود را بیاموزیم دید ما به مسایل بیشتر و بهتر میشود فرهنگ ایران باستان از نقطه اول بنیادی اش شادی و جشن بود اگر در لغت بجا مانده بینوای دقت شد خواهید دید که بی مو سیقی چقدر نا پسندیده است یا خود سکولاریسم چیست ایجاد جشن و رفاه در زمان. درفرهنگ چندین خدای یا پانته ایسم ایران دو خدا از پنج خدای اصلی داریم بنام خرداد وامرداد است. آنان خدایان خوش زیستی و دیرزیستی هستند متاسفانه بدست الله که نا مشان شده ها روت و ما روت در چاهی در سامره از پا آویزان هستند و این دو خدای مظهر سکو لاریسم همیشه با آب درون چاه فاصله دارند امیدورم جوینده حقیقت با شید و خرد مند فرهنگ غنی خود را در یا بید.