Skip to main content

لوایی عزیز، ممنون از پاسخ شما

لوایی عزیز، ممنون از پاسخ شما
آ. ائلیار

لوایی عزیز، ممنون از پاسخ شما. خوشحال خواهم شد موضوع امکان پذیری مسئله را استدلال کنید. و اگر این مسئله امکان پذیر باشد سود و زیان آن چه میتواند باشد؟ که مسایل بعدی ست. و فعلاً سئوال من نیست. اما بهر حال وقتی فرد چیزی کاری را مطرح میکند منطقی ست عملی بودن آنرا هم بسنجد. امیدوارم شما هر دوی نیروهای پیشبرنده و باز دارنده را در نظر بگیرید. به هر حال دیگر دوستان هم میتوانند در این بحث شرکت کنند. من در گذشته غیر عملی بودن این مسئله را استدلال کرده ام که مختصر آنرا همینجا میاورم که مورد توجه و نقد شما هم باشد:

«در ایران راه جدایی از میان آتش و خون و نفرت میگذرد و فرجامی جز " جنایت علیه بشریت" ندارد». جدایی خواه نخست باید حکومت را در جنگ شکست بدهد- ارتش تمامیت خواه ارضی را شکست بدهد- نیروی فدرالیستها را شکست بدهد- ارتش استقلال طلب نیروی رقیب را که اختلاف ارضی با آن دارد شکست بدهد- بعد اگر از همه این جنگها و کشتارها زنده بیرون آمد- و در عرصه جهانی تأیید شد- مستقل میشود. دشواری اصلی تازه بعد از این شروع میشود. مشکل حکومت- و مردم. یک نیروی ناسیونالیست در جهان عقب نگهداشته شده که طی جنگهای داخلی پیروز در بیاید فقط میتواند ماهیتاً« حکومت دیکتاتوری ناسیونالیستی» برقرار کند نه یک «حکومت دموکراتیک». به این ترتیب کشتار مردم داخلی ادامه مییابد.

راه استقلال یا جدایی یک اتوپی ست و هیچ ربطی به " رئال پولیتیک" ندارد. از اینرو نیز غیر عملی ست. استقلال تنها در یک نظام غیر متمرکز سراسری در واحد ها امکان پذیر است. این اتوپی وقتی مضحک میشود که واژه « بزرگ» را به دنبال نام سرزمین مورد نظر اضافه میکنند.
جدایی خواهی یک حق است و باید آزاد و محترم شمرده شود. اما اقدام به جنگ و درگیری و دشمنی و نفرت ورزی نادرست و ضد انسانی ست و نمیتوان با این مسایل موافقت کرد. استقلال یا جدایی بعد از استقرار نظام دموکراتیک غیر متمرکز -در دموکراسی- از راه انتخاب اتحاد یا جدایی- حق تعیین سرنوشت- میتواند مطرح شود. و در صورت نقض شدن حقوق اساسی ملیتی- از سوی حکومت وقت - میتواند مسالمت آمیزعملی گردد. مقاله: ملاحظات ارضی در آذربایجان غربی (2). » واراولون