Skip to main content

آزاد بلوچی عزیز، « من میخواهم

آزاد بلوچی عزیز، « من میخواهم
آ. ائلیار

آزاد بلوچی عزیز، « من میخواهم ...» چیست؟ موضوع اینه که « من چه و چه میخواهم » درست نیست. درستش آن است که گفت « شرایط چه میخواهد - و چه لازم دارد». سد حکومت ایستاده آنجا. و خون میریزد. این « من میخواهم» شما هم مانع «همبستگی عمومی» ست. دقت کنیم شرایط حاضر «همبستگی میخواهد-برای ایجاد یک دموکراسی نسبی». اما شعار زود رس شما کمر این همبستگی را میشکند. و همه را فراری میدهد. دیگر تنها میمانی و شکست میخوری. کی گفته دموکراسی همه چیز میدهد. نویسنده هم نگفته. دموکراسی اگر موفق پیاده شود حداقلها را با خود میاورد.بعد باید مبارزه را جهت تحقق خواسته های دیگر ادامه بدهی. از حالا «من حلوا» میخواهم -حلوا درست نمیشود. اول باید وسایل داشته باشی. جانم شما هیچ چیز ندارید. دستتان خالی ست. چرا « از رؤیا» حرف میزنید.

در اروپا و آمریکا پیش از فدرالیسم- حکومت کلیسا-دیکتاتوری -و بردگی - را لغو کردند- که راه استقلال و فدرالیسم باز شد. مثل شما یکهویی نپریدند به استقلال. آنها مثل دوستان ما قرقی نبودند که سریع به آشیانه بنشینند. در خیال و رؤیا. پای پیاده همه جاده ها را هموار کردند که به اینجا رسیدند. من از شناخت و آگاهی این دوستان براستی وحشت میکنم. نمیدانم شاید میخواهند با دستان عموهای جهانی اکراین و وو درست کنند. بله این ممکن است.ولی آزادی و سعادت بدست نمیاید. مردم ارباب عوض میکنند. فقر هم مثل کوه اورست آنجا سبز میشود.ساده تر و روشن تر از این دیگر نمیشود حرف زد. این دوستان بیشتر در اروپا هستند ولی دریغ و درد که اینجا یخ زده اند. نه مثل آب.مثل بتون.