Skip to main content

جناب احمدی زاده ؛ نمی دانم

جناب احمدی زاده ؛ نمی دانم
Anonymous

جناب احمدی زاده ؛ نمی دانم «چپ» هستی و یا تجزیه طلب، که انسان را با نژاد و قومیت میشناسد.اما بهتر میبود پیش از آنکه نقش«معلم اخلاق» را بازی کنید،«خلق های تحت ستم»آذربایجان و کوردستان را بدلیل عدم حمایتشان از دو گماشته روس،تحت لوای«حفظ حق مسلم و قانونیشان»نفهم وبیشعورخطاب نمیکردید.! و در هیبت یک«ویروس شناس»، افشای ژست های «نماینگان خلق های تحت ستم» را که با تُرکـتازی قلمی وظیفه عاجل«انترناسیونالیستی و حقوق بشریشان»بالکانیزه کردن ایران و ایجاد مترسکهای تک ملیتی با هژمونی قومی -نژادی است «بیماری کثییف» نمیخواندید.جناب احمدی زاده پیش از آنکه در قالب یک«روشنفکر»به دیگران دقت در نوشتن را یاد آوری کنید، با بی اعتنایی به منابع معتبر تاریخی و بدیهی‌ترین پرنسیپ‌های سیاسی,در جهت نفی مالکیت حقوقی ملت ایران دست به جعل نام تاریخی آذربایجان تحت عنوان«آذربایجان جنوبی» نمیزدی.اینچنین اسم.....

.... گذاری هایی یک گفت و گوی روشنفکرانه درباره ریشه و تاریخ نام فلان روستا و بهمان شهر نیست. بخشی از بازی کلان سیاسی است که پایان دادن به تمامیّت ارضی ایران را دنبال می کند.هر چند مشکل کنونی شما تجزیه کشور و یا حفظ تمامیت ارضی کشور نیست و چاره دیگری نداری جز اینکه با امثال «بلوچی» که خواهان دولت قومی و عشیره سالاری هست کنار بیایید.ولی آیا احزاب لیبرال دمکرات اروپایی آشکارا و بی اعتنا به منابع معتبر تاریخی در جهت نفی مالکیت حقوقی ملتشان دست به جعل نامهای تاریخی بخشی از کشور میزنند، برای مثال بجای اسپانیا از نامهای ایبری، باسکی و سلتی استفاده میکنند.بی اعتنایی به حقایق روشن و مسلّم تاریخی دزدی و تقلب است و البته این دزدی و تقلب مسبوق به سابقه است که دامنه جعل و تحریف را حتی به جعل واژه ها هم کشیده شده است. برای مثال درکجا دیده شده است که احزاب لیبرال دمکرات اروپایی و چپ دست به ملت سازی های مصنوعی بزنند و سوئدی زبان‌های فنلاند را «ملت سوئد» یا فرانسوی زبان‌های سوئیس را «ملت فرانسه» بخوانند.جناب احمدی زاده ؛پیش از آنکه با «قلم ظریفت»دیگران را به «شب شعر» دعوت کنید لازم دیدم که برای آموزش شما و احیاناً دیگران ،بحث طنز و انتقاد را مقداری باز کنم. طنز از نظر چشم‌انداز بافت کلامی و ساختمان با تمسخر، تحقیر و یا طعنه‌ یکی نیست ،فکاهیات تندی است که طبع انتقادی دارد و با دادن تصویر هجوآمیزی انواع مسائل روزمره فرهنگی، سیاسی، اجتماعی را به‌ صورتی اغراق‌آمیز، یعنی زشت ‌تر و بدترکیب‌ تر از آنچه هست مورد انتقاد قرار میدهد. نمونه طنزهای عرفانی عطار نیشابوری و مولوی و طنزهای سیاسی عبید زاکانی . و یا نوع (طنز جوونال)در این نوع طنز، طنزپرداز مسائل سیاسی، اجتماعی را که به نظر او کاملا جدی هستند بدون گذشت مطرح می‌کند .و یا(طنز تلخ یا سیاه) که از نظر محتوا و مضمون،شیوه‌ و ارائه طنز شخصی را مورد انتقاد را از هر لحاظ کوچک می‌کند.مثل فلانی سگش بهتر از خودش است.