Skip to main content

با تمامی احترامی که به آقای

با تمامی احترامی که به آقای
Anonymous

با تمامی احترامی که به آقای رحمانی قائلم، آمما این نوشته ایشان را در جهات زیادی بسیار سطحی، غیردقیق، جانبدارانه، احساسی یافتم. نوشته بجای بررسی شرایط عینی و ذهنی تکوین پارلمان در آذربایجان جنوبی، تشکیل دهندگان آن را آماج ادبیاتی قرار داده است که گرایش سیاسی راست ایران به آن تاکید می ورزند. مهمترین اتهام ایشان به گروههای و شخصیتها "پان ترک" !!! بودن آنهاست. این اتهام اساسا جزو ادبیات شاهنشاهی و راستگراترین گرایشات فکری در ایران است. آیا این اتهام به گروهها و یا فعالین سیاسی ملت های محکوم تا چه حد میتواند دقیق و درست باشد؟؟ برخورد نادرست با گروههای سیاسی آذربایجانی که همه به راست متهم شده اند، نقش خود بهرام رحمانی چپ و کمونیست ترک به کناری گذاشته شده و قلم در فضای سیاسی و مسموم ملت حاکم به جولان درآمده است. نگاه

گذرا به این مقاله چهرهء تخریبی این نوشته را علیه جنبش خلق ترک که برای حق تعیین سرنوشت اش مبارزه میکند به عیان نشان میدهد. همه اتهام وابستگی به قدرتهای خارجی را دارند و دولتهای ترکیه و آذربایجان به نادرست در حال توطئه علیه ایران نشان داده میشوند!! و بهرام رحمانی در صدد دفاع از آن بر می آید... اما اسم این رفتار "دفاع از جمهوری اسلامی" تلقی نمیشود!!! در طول نوشته حتی یک سطر هم در مورد "پان ترکیسم" نوشته نشده است، اما همه به آنها متهم هستند. برخورد احساسی آقای رحمانی نیز سوی بسیار ضعیف این نوشته است، چرا که استفاده از صفت "جنوبی" برای آذربایجان و نوشتن آذربایجان با حرف "ز" هم برای ایشان مسئله ساز شده است، بدون اینکه تعمیقی در این خصوص شده باشد.

خلاصه اینکه نفرت نشسته در متن نوشته آقای رحمانی، بر ذهنیتی غافل و ضدیتی احساسی تکیه دارد. علت این ذهنیت و غفلت آقای رحمانی را چگونه میتوان توضیح داد؟