Skip to main content

استاد دانشگاه انگلیسی: مسئله

استاد دانشگاه انگلیسی: مسئله
Anonymous

استاد دانشگاه انگلیسی: مسئله‌ی «آزربایجان جنوبی» و دلالت آن بر "هویت ملی ایران"

استاد دانشگاه انگلیسی: مسئله‌ی «آزربایجان جنوبی» و دلالت آن بر "هویت ملی ایران"
“آلبرتو پِرییِگو” استاد دانشگاه “کومپلوتِنس” و مسئول مرکز تحقیقات استراتژیک “SAOS” در لندن در مقاله ای تحت عنوان “مسئله ی آزربایجان جنوبی و دلالت آن بر هویت ملی ایران” که در سایت اینترنتی “امنیت جهانی” منتشر شده است به واکاوی رشد فزاینده‌ی هویت خواهی آزربایجانیان در ایران و تاثیر آن بر چگونگی شکل‌بندی هویت ملی در ایران پرداخته است.


وی نوشتار خود را با بیان این نکته آغاز نموده است که پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی با تشکیل دولت جمهوری آزربایجان، جمهوری اسلامی ایران سیاست‌های نوینی در منطقه ی قفقاز در پیش گرفت که مهم‌ترین نمود آن حمایت از دولت ارمنستان در جنگ قره باغ در مقابل دولت جمهوری آزربایجان بود
سپس وی به بیان این نکته می‌پردازد که “آزربایجان واحد” در مابین سالهای ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸ با حمله‌ی روسیه به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد و پس از این تاریخ، مردمان این منطقه دو روند متفاومت تاریخی را تجربه نمودند. دولت روسیه به دلیل وجود منابع نفتی و گازی در “باکو” به ایجاد مراکز صنعتی در این منطقه پرداخت و آزربایجان جنوبی با سیاست‌‌های دولت ایران زندگی سنتی با محوریت اقتصاد کشاورزی را تجربه نمود. آزربایجان شمالی در سیر این روند زودتر از آزربایجان جنوبی پذیرای تفکرات آزادی خواهانه‌ی غربی گشت و روشنفکران تجددخواه در باکو به منصه‌ی ظهور رسیدند. همزمان با این شروع، “ژون تورک”ها در ترکیه حرکت تجددخواهانه‌ی مشروطیت طلبانه را آغاز نمودند. از نگاه آقای “پِرییِگو” تحت تاثیر این جنبش‌ها و به خصوص تعالیم دو روشنفکر برجسته ی تُرک “علی حسین زاده” و “احمد آغااوغلو” بود که برای نخستین بار اندیشه‌ی “آزربایجان واحد” مطرح گشت و در اوایل قرن بیستم برای نخستین بار در یک نشریه مقاله‌ای با عنوان “آزربایجان واحد” در “تبریز” منتشر شد. آزربایجانیان در شمال در سال ۱۹۱۸ توانستند که جمهوری مستقل آزربایجان را تاسیس نمایند و روابط گسترده‌ای با مردم آزربایجان جنوبی آغاز گشت اما این دولت توسط “ارتش سرخ” در سال ۱۹۲۰ میلادی سرنگون شد و دولت روسیه در قسمت شمالی آزربایجان و شاه ایران در قسمت جنوبی نخستین تلاشها در راه “آزربایجان واحد” را سرکوب نمودند. پس از این سرنگونی بود که منطقه‌ی “آزربایجان جنوبی” به یکی از مهم‌ترین مناطق تهدیدخیز از منظر امنیتی برای دولت ایران تبدیل شد و شاهد سه انقلاب پی در پی گشت. نخستین حرکت انقلابی توسط “شیخ محمدخیابانی” رقم خورد که از دستورات تهران سرباز زد و اقدام به تشکیل حکومت خودمختار نمود، اما این حکومت توسط ارتش مرکزی سرکوب و فی الفور ۵۰ تن از سران این حکومت در “تبریز” اعدام شدند. پس از “خیابانی”، “پیشه وری” حکومت نیمه مستقل که در راه استقلال گام برمی داشت را تشکیل داد. وی در ابتدا خواهان پشت گرمی به “روسیه” بود اما به دلیل عدم اطمینانی که تفکر جمعی و توده‌ای در میان مردم “آزربایجان جنوبی” نسبت به “مسکو” بود ترجیح داد که آزادیخواهان دیگر مناطق “ایران” را با خود همراه نماید که این حکومت نیز توسط ارتش “ایران” به صورت خونین سرنگون شد. سومین حرکت انقلابی مردم “آزربایجان جنوبی” مربوط روزهای پس از انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ می‌‌شود که آزربایجانیان در تبریز تحت رهبری معنوی “آیت الله شریعتمداری” در مقابل “آیت الله خمینی” صف آرایی کرده و خواستار حقوق ملی و اقتصادی خویش بودند.
پس از بیان این تاریخچه‌ی کوتاه نگارنده به