Skip to main content

مغان گرامی،پاسخ پرسشهای شما:1

مغان گرامی،پاسخ پرسشهای شما:1
آ. ائلیار

مغان گرامی،پاسخ پرسشهای شما:1-وقتی مینویسیم « روشنفکران فارسی زبان حاضر به قبول موجودیت دیگر ملتها و به رسمیت شناختن حقوق انها نیستند» یک گزاره عام است.و شامل «همه» میشود. اگر یک نفر پیدا شود که چنین نباشد، گزاره باطل است. به این دلیل نمیتوان در مورد «همه» حکم کلی صادر کرد. شعار حق تعیین سرنوشت متعلق به نیروی چپ است. وجود این نیرو دلیل باطل بودن آن حکم کلی ست. بگذریم از وجود افرادی که غیر چپ و دمکرات اند.2- همه نیروهایی که شعار «تجزیه» را قبول ندارند: فدرالیستها- چپ- ملی- مذهبی ها- جمهوری خواهان-سلطنت طلبان- مشروطه خواهان- جبهه ملی - اصلاح طلبان - مجاهدین. و غیره. و از همه مهمتر ملیونها نفر مردم آذربایجان و ایران که هنوز نظرشان پرسیده نشده. بدون نظر مردم شعار تجزیه، خود سرانه است. حل مسئله ملی در ایران یک « مشکل عمومی» ست.

و عمومی هم میتواند حل شود. با «منم منم» هیچ مشکلی حل نمیشود.
سیاستی لازم است که بخش بزرگی از این نیروها و مردمان را به «قبول برابری حقوقی و همبستگی» راضی کند.
شعار تجزیه سد راه حمایت از رفع تبعیض است. حتی «بدنه ی حکومت» هم لازم است از رفع تبعیض و برابری حقوقی حمایت کند. هرچه شعار برابری در بین نیروها طرفدار پیداکند به نفع ستمکشان است. 3- سکوتی نبوده، تبعیض دیدگان در طول قرن با خیزش های گوناگون همیشه خواهان رفع نا برابریها بوده اند. به اشکال گوناگون. بله، ناسیونالیسم به دلایلی که در مقالاتم توضیح داده ام بعد از جنگ سرد چهره نموده و چگونگی و ماهیت آن را نیز نوشته ام.4- آثار چپ ایران سند این حمایت است. سلامت باشید.