Skip to main content

سؤال: «چراروشنفکران فارسی

سؤال: «چراروشنفکران فارسی
Anonymous

سؤال: «چراروشنفکران فارسی زبان حاضر به قبول موجودیت دیگر ملتها وبه رسمیت شناختن حقوق آنها نیستند؟» جواب: «زیرا آنها فارس هستند». از جریانی که ادعای مبارزه با تبعیض و نژادپرستی‌اش گوش فلک را کر کرده است چه انتظاری باید داشت؟ حداقل انتظار این است که مدعیان مبارزه با نژادپرستی، انسانها را بر اساس تبار و زبانشان تقسیم نکنند. ولی وقتی که نخبگان این جریان وارد بحث شیرین "کروموزومهای ناقص فارسی" را بمیان می کشند، کسانی هم پیدا می شوند که مواضع سیاسی و اجتماعی افراد را به "زبان"، "تبار" یا "نژاد" آنها نسبت می‌دهند و کسان دیگری هم در میان مسئولین ایران گلوبال پیدا می شوند که به این تفکر نژادپرستانه دامن بزنند. سؤالها را می شود تعمیم داد: «چراروشنفکران ترکی زبان حاضر به قبول موجودیت دیگرباشان جنسی وبه رسمیت شناختن حقوق آنها نیستند؟» یا «چراروشنفکران ترکی زبان حاضر به قبول موجودیت بهائیها وبه رسم

رسمیت شناختن حقوق آنها نیستند؟» البته جواب را بر سیاق نویسنده و منتشر کننده این مطلب می توانید خودتان پیدا کنید. تا وقتی که در میان مسئولین ایران گلوبال کسانی باشند که آرزوی استقلال آذربایجان را در سر بپرورند، بدون شک دامن زدن به ادبیات نفرت هم خواسته یا ناخواسته در دستور کار آنها قرار خواهد داشت، زیرا جدایی تنها در صورت ایجاد نفرت دروغین است که مقبولیت عام پیدا می کند (واگرنه هیچ آدم عاقلی را نمی توان بدون داشتن اختلاف اتشویق به جدایی کرد، پس اگر اختلافی نبود، باید آنرا خلق کرد و برای اینکار چه روشی بهتر از ایجاد نفرت با اشاعه اطلاعات نادرست!؟) . البته از نظر من نه تنها داشتن آرزوی استقلال، که فعالیت علنی و مستقیم برای تجزیه هم آزاد است. ولی نمی شود شریک دزد و رفیق قافله بود. خواندن این "مقاله" و شنیدن اینکه کار مبارزه با تبعیض و نژادپرستی بدست چنین کسانی افتاده است، مرا بیاد شعر مولانا می اندازد که چه خوش سرود:
آن یکی پرسید اشتر را که هی /// از کجا می‌آیی ای فرخنده پی /// گفت از حمام گرم کوی تو /// گفت خود پیداست از زانوی تو