Skip to main content

روشنفكر يا جامعه مدنى فارس كه

روشنفكر يا جامعه مدنى فارس كه
Anonymous

روشنفكر يا جامعه مدنى فارس كه ادعاى دموكراسى و حقوق بشر دارد چرا ما را نمى بيند؟ فكر مى كنم جواب كوتاه و ساده اى داشته باشد،احتياج به تىورى حتى مطالعه ندارد،جوابى كه من از زندگى تجربى گرفته ام،او ما را نمى بيند،يا حتى نمى خواهد ببيند،و اگر ببيند شايد در مايه انسان نبيند،صدها سال تحقير قومى كه حتى كودكى شش ساله در تلويزيون هم برايمان جوك تحقير اميز مى گويد،رئيس جمهور سابق در مقام يك روشنفكر و با دوستان روشنفكرش در مجالسش با تحقير ما خوشى مى كنند،در ذهنيت شان باور كرده اند كه يك سر و گردن از ما بالاترند،انها به عمد حتى مناطق و انسانهاى ما را در فقر نگه مى دارند تا با ديدن ما در تلويزيون و روزنامه كه به عنوان يك هموطن و روشنفكر بايد گريه كنند،ولى انها نه تنها ناراحت نمى شوند بلكه فقر و بدبختى و لهجه ما براى انها تبديل به موضوعى مى شود كه خود را بالاتر و ما را پست تر جلوه دهند،دونالد بلاكسها

م در كتاب راه حل نهايى،يك نسل كشى مى گويد كه دست به دست شدن عكسها در روزنامه هاى المانى كه در ان يهوديان ساكن اردوگاهها با وضعى رقعت بار و بهم ريخته،با لباسهايى كهنه و پاره،سربازان و عاملان كشتار را از لحاظ ذهنى اماده مى كرد كه با قربانيان احساس همدردى نكنند،و به انها به چشم انسانهايى كه بود ونبودشان فرقى نمى كند ،بنگرند،فاشيسم در همه جا يكى است اسمها فرق مى كند و عملكرد يكى است،انها طرف مقابل را انسان نمى ببينند،و بخاطر انكه او را انسان نمى بينند نمى توانند درد و رنج او را حس كنند تا براى درد و رنجش موضعى بگيرند، و دقيقا به همين خاطر است كه وقتى من از زندان تلفن مى كنم به سازمان حقوق بشر شان كه از حقوق من براى محاكمه عادلانه و بازداشت انسانى دفاع كنيد،جواب مى دهد كه ما از حقوق تجزيه طلب ها دفاع نمى كنيم ،انها نمى توانند،درد و رنج ما حس كنند،حتى كسانى كه ژست حقوق بشر مى گيرند نمى توانند درد و رنج ما درك كنند،چون انها از وقتى بچه بودند باور كرده اند كه ما پست و حقير هستيم،حتى اگر اصليت تورك هم داشته باشد از همان اصليتى كه برايش ياداور حقارت مى شود متنفر است و فرار مى كند،انها ما را به چشم انسان نمى بينند به همين راحتى