Skip to main content

آقای منوچهر..از راهنمائی شما

آقای منوچهر..از راهنمائی شما
Anonymous

آقای منوچهر..از راهنمائی شما باز هم خیلی ممنون... من تمام مقاله شما را خوانده بودم ولی تنها بخاطر اینکه تاکید بر نبودن خدا بکنم , قسمت اول جمله شما را مثال آوردم...همان طور که می دانید این ( ذهنیّت انسانها ) نسبی است. وجود خدا در ذهنّیت انسانها رابطه مستقیمی دارد با فرهنگ و تمدن انسانها در نقاط مختلف جغرافیای کره زمین..اگر از یک فرد قبیله ای افریقای و آمازونی که با دنیای خارج رابطه ندارند و یا از یک عرب ( بدوی) عربستان سوالی در باره خدا بپرسید, خیلی امکان دارد که انسان قبیله ای نخواهد توانست که جواب بدهد چون کلمه ( خدا) در ذهنیبّت آن ها نیست در صورتی که یک عرب بدوی می تواند پاسخ گوی سوال باشد هر چند که نوع زندگی این اشخاص زیاد باهم اختلافی ندارند. آگر هدف این باشد که اگر شب نیست, احتمال روز, صبح , پگاه, عصر و شامگاه هم می تواند باشد. بدان جهت است که

وجود خدا در ذهنیّت ( بعضی ) از انسانها در نقاط مختلف دنیا می تواند وجود داشته باشد ولی نه در کل جامع بشری.. در ضمن وجود خدا در ذهن بشر هم تاریخ تقریبآ دو هزار ساله دارد چون آمدن دینهای تک خدائی در حدود دو هزار سال میگذرد..سوال اینجاست که از موقعی که بشر آفریقا را ترک کرد تا به نقاط دیگر کره زمین مهاجرت بکند نه از خدا خبری بود و نه از دین..عمر فضا در حدود 13.72 بیلیون سال است و عمر خدا در ذهتیّت انسانها در حدود دو هزار سال...و تمام ادیان تک خدائی در خاورمیانه به دنیا آمده است...هیچ دینی از آلاسکا, گرین لند و ماداگاسگار و.... بوجود نیامده است...یک حقیقت علمی را بایستی قبول بکنیم که کهکشان را شیری که حاوی منظومه شمسی است بعد از 4.5 بیلیون سال دیگر با
کهکشان ام 31 تصادف خواهد کرد که حاصل این ادغام از بین رفتن این دو کهکشان بوده و تولد یک کهکشان بزرگ دیگر خواهد بود...بعد از بین رفتن کره زمین ,حتی وجود خدا در ذهنیّت بعضی از انسان هم خاتمه خواهد یافت....