Skip to main content

آقای یزدانی 1- شما نوشته اید

آقای یزدانی 1- شما نوشته اید
Anonymous

آقای یزدانی 1- شما نوشته اید که: <ملت آزربایجان با خواست تشکیل پارلمان و دولت ملی خویش به ملت سیاسی تبدیل گردیده است> می تونید برای من مشخص کنید که ملت آذربایجان کجا و در کدام جمع و یا در کدام نظرخواهی خواست تشکیل پارلمان و دولت ملی را مطرح کرده اند؟ 2- شما نوشته اید: <26نفر از فعالین سیاسی – ملی به این جلسه دعوت شده اند>. می تونید برای من آذربایجانی مشخص کنید که این 26 نفر را چه کسی به جلسه کپنهاک دعوت کرده بود؟ تا آنجایی که من مطلع هستم، ملت آذربایجان چنین مامورتی به کسی نداده است. چه کسی این ماموریت را به دعوت کننده داده است؟ 3- نوشته اید: <کسانیکه با همدیگر قهر بودند و حتی حاضر به دیدن صورت یکدیگر نبودند، به یکجا جمع شده وپس از آشتی با همدیگر به دیالوق مشترک پرداختند.> من هم خوشحالم که کسانی که تا دیروز چشم دیدن همدیگر را نداشتند و هر روز در رسانه های هزاران ناسزا و اتهام نثار هم

می کردند، عرض یک روز همه با هم آشتی کردند و شدند رفیق جان جانی. ولی در تعجبم از این آشتی ناگهانی و سریع! راستی چه نیرویی باعث این آشتی سریع السیر شد؟ عشق به آذربایجان و مردم آن؟ چرا این عشق سالها تاثیر نداشت و یک شبه تاثیر گذاشت؟ عجیبتر اینکه به نوشته شما این عده فقط پس از چند ساعت مذاکرده به یک بیانیه مشترک و اعلام تشکیل پارلمان دست یافتند. واقعا که این از عجایب روزگار است و باید آن را به عجایب هفتگانه اضافه کرد. 4- نوشته اید: <رای رسمی شدن پارلامنت و گذارآن از اشتاتوس موقتی به اشتاتوس قطعی یک هیات کار 9 نفره برای دو ماه انتخاب شد و قرار بر این شد که این هیات کار در مدت 2 ماه برای تشکیل یک نشست بزرگ..> آیا یک پارلمان می تواند عرض دو ماه با مراجعه به چند تشکل خارج نشین، از حالت موقت خارج شده و رسمیت بیابد؟ مگر این 26 نفر می خواهند یک پارلمان ولایتی برای مردم درست کنند و ولی امر ملت آذربایجان بشوند؟ 5- نوشته اید: <شرایط فعلی مهاجرت ایجاب میکند که تقدم و برتری به ماهیت و مضمون پارلامنت داده شود و نه به شکل تشکیل آن.> البته من تشکیل پارلمان در تبعید را با پارلمانهای کشورهای غربی مقایسه نمی کنم ولی آیا ابتدایی ترین اصول دمکراسی حکم نمی کند که حتی در خارج هم ایده تشکیل پارلمان در رسانه ها مطرح شود و حول آن بحث صورت گیرد و از عموم تشکلها و از عموم آذربایجانیها خواسته شود که در آن شرکت کنند و انتخاباتی مثلا از طریق اینترنت صورت گیرد و پس از آن پارلمان تشکیل شود؟ شما خودتان حساب کرده و نتیجه گرفته اید که: < 100-150 نفر آکتیو> آذربایجانی در خارج داریم. صرفنظر از اینکه من با این حساب شما موافق باشم یا مخالف، سوال من این است که چرا به همین 100-150 نفر هم مراجعه نشده است؟ در ثانی شما بیایید و لطف کنید و به دعوت کنندگان پارلمان دانمارک بگویید که یک دعوت عمومی از کلیه آذربایجانیها بکنند و بعد بگذارند که 50 نفر در آن شرکت کنند، نه اینکه به 26 نفر بگویند که بیایید در دانمارک جمع شوید و اعلام پارلمان بکنید. **** آقای یزدانی، چندی پیش آقای بابک آزاد پس از انتشار خبر تشکیل پارلمان موقتی که شما هم عضو آن هستید، مطلبی منتشر کرده و به دفاع جانانه ای از تشکیل پارلمان پرداختند. زیر آن مطلب، من کامنتی نوشته و چند سوال از ایشان کردم که همه بی جواب ماندند. من ازن کامنت را در اینجا می آورم و امیدوارم شما که عضو موسس این پارلمان هستید به این سوالات من جواب بدهید: آقای بابک آزاد شما از انتخابات آزاد صحبت می کنید. آیا این پارلمان در انتخاباتی آزاد، حداقل در خارج از کشور تشکیل شده یا اینکه، آنطور که از ظواهر امر پیداست، چند نفر یک جوری دور هم جمع شده اند و خود را پارلمان نامیده اند و از این چند نفر هم، چند نفر را برای اداره امورات خود انتخاب کرده اند؟ پاهرا شما امیدوارید که این پارلمان در آینده، در اثر حمایت اکثریت آذربایجانی ها، به عنوان نمایندگان واقعی مردم آذربایجان شناخته شوند، چطور می توان این امید را داشت زمانی که حتی آذربایجانیهای خارج نشین هم تا به حال آنها را به رسمیت نشناخته اند؟ آیا نمی توان تصور کرد که این چند نفر که هرکدام از یکی از گروهها آمده اند، جبهه ای درست کرده اند که نام پرطمطراق <پارلمان در تبعید> را به خود داده اند؟ یک سوال هم برای من پیش آمده و آن اینکه چرا این عده به جای اینکه به مردم آذربایجان نامه سرگشاده بنویسند و یا برای عموم مردم ایران یا دنیا نامه بنویسند و تشکیل تشکل خود را اعلام کنند، به روزنامه مساوات نامه نوشته اند؟ اساسا این روزنامه مساوات در کدام کشور منتشر می شود و ربط آن به مردم آذربایجان چیست؟