Skip to main content

دوبالاق گونئیلی عزیز، از نظر

دوبالاق گونئیلی عزیز، از نظر
آ. ائلیار

دوبالاق گونئیلی عزیز، از نظر من اندیشه شما در مورد زنان درست است. و همینطور درمورد تشکلها و اطلاع رسانی و حفظ حق زنان همه درست است. کاش فقط مشکل اینها بود. مشکل من چیز دیگری ست. به قول مثل معروف خودمان « نه قدر وراندارvərəndaz ائلیره م -آخیردا جوجنک cucənək اولور: هرچه نگاه میکنم و می سنجم عاقبت می بینم که ناجور است. یا نه قدر چوتگیه ورورام آخیردا هئچ زاد اولور: هر چه با چرتگه حساب کتاب میکنم آخرش صفر (0) میشود.» چرا؟ چون نهاد پارلمان نهادی ست برای «قانون گذاری»: گروهی را که در کشور برای «وضع و تصویب قوانین و نظارت بر اجرای آنها با رأی همگانی انتخاب میکنند، پارلمان یا مجلس قانون گذاری گویند.شرطش آن است که 1- کشور داشته باشی.

2- همه مردم و احزاب در فضای آزاد آگاهانه در انتخابات- با فرصت کافی -جهت آگاهی، شرکت کنند. و نمایندگان خود را از راه بحث و شور و مشورت در تشکلهای مدنی اجتماعی «مستقیم از میان خود» انتخاب کنند- نه آنها را احزاب از بالا-قوندارما- انتخاب کرده و به مردم قالب کنند- برگزینند. 3- یعنی گفتیم « پارلمان را مردم یک کشور با دخالت فعال، گسترده و مستقیم تشکیل می دهند »
4- خوب وقتی شرایط تشکیل پارلمان نیست-وقتی شرایط انتخاب نمایندگان نیست- وقتی کارش قانون گذاری در کشور است - و چنین کشوری هم نیست- پس آقا ما داریم چکار میکنیم؟ اینجا میگویند: «آکیشی! اؤزوموزو اوینادریق؟ یا آللادیریق؟ مرد! خودمان را سرمیدوانیم یا گول میزنیم؟» اگر اسم آن «مجلس سیاسی فعالان آذربایجان» یا «گنگره ی فعالان آذربایجان» یا «جبهه ی فعالان آذربایجان» و مانند اینها بود باز میگفتیم « تشکلی ست برای کار سیاسی عمومی فعالان آذربایجانی» که آنوقت خود اسم نهاد و کارش مشکلی ایجاد نمیکرد و افراد میتوانستند به نحوه ی تشکیل و نمایندگان و در صد زنان و برنامه و مشی و غیره بپردازند. در این صورت «اساس» کار بدون ایراد بود. ولی با نام «پارلمان» کار از ریشه غلط است. ولی این دوستان میخواهند «دولت و رئیس جمهورهم احتمالاً در آینده انتخاب کنند که چسبیده اند به این نام . «پارلمان(!) ملت(!)-توجه کنید روی واژه ملت- آزربایجان»! به قول معروف «بو سؤزو بیر پاتمان بالیناندا یئمک اولماز:این سخن را با یک من عسل هم نمیتوان هضم کرد». ********* در مورد سخن یزدانی گرامی، که «دوببه» را عنوان کرده باید بگویم : 1- دوببه لیق یا ظنز گویی و نویسی-به معنای مثبت - بخشی از ادبیات است و ما درسایت به موضوع ادبیات هم توجه میکنیم. «دوبالاق» به معنی «پشت پا» معنای بدی ندارد. و با " دومبالاق =معلق» نباید اشتباه شود.هرکس دوست داشت میتواند از این گونه واژه ها که معنای زشتی ندارند انتخاب کند. سایت هم مخالف انتخاب افراد نیست. ولی وقتی واژه معنای زشتی دارد برای دیالوگ خوب نیست و ماهم میکوشیم از آنها استفاده نکنیم. بله ما در سایت ظنز هم مینویسیم. نمونه اش هم هست میتوانید بخوانید :« مجلس ترحیم مسئول کامنتها» یا «آدمک» و...اینجا ظنز کوتاهی از صمد بهرنگی میاورم:« كرگدن بهتر است يا لولهنگ؟
البته بر ما دانش آموزان عزيز واجب و مبرهن است كه بگوييم لولهنگ بهتر است چون حتي رنگ كرگدن را هم نديده ام. از طرفي ديگر اگر مختصري درباره موضوع فكر بهتر كنيم زود درك خواهيم كرد كه يكي از صفات حميده و خصال پسنديده همانا لولهنگ است كه آدم را خوشبخت و بدبخت مي كند. پس ما دانش آموزان عزيز از اين موضوع انشا چنين نتيجه
مي گيريم كه بايد هميشه احترام لولهنگ را نگاهداشته باشيم. اين بود انشاي من درباره موضوع عبرت انگيز (نمره امتحاني 20) » . 2- آقای یزدانی به دیگران اتهام «عقده ای بودن» یا «آموزش حرفه ای درقهوه خانه دوببه ها»- دوببه ها به معنای منفی «شوخان لوده و حقه بازان» -و در کامنت دیگر «اتهام بیماری روانی» با ذکر شرایط- برای طرف صحبت خود عنوان میکند. بهتر است ایشان و طرف صحبتشان- توجه کنند که این موارد خلاف دیالوگ در سایت است و میتواند بدون توضیح موجب عدم انتشار کامنت شود. بعداً نباید گله داشته باشند.