Skip to main content

آقای امید یزدانی متاسفانه باز

آقای امید یزدانی متاسفانه باز
Anonymous

آقای امید یزدانی متاسفانه باز هم شما به هیچکدام از سوالات من جواب نداده اید. شما احتمالا در دانشگاهی تدریس می کنید. فرض بگیرید که شما از دانشجویی می پرسید: <روحانی چندمین رئیس جمهور ایران است؟> و دانشجو جواب می دهد: <ایران کشوری است که دیکتاتوری بر آن حاکم است و مردمش اکثرا مسلمانند و...>. حالا شما هم به سوالات من آذربایجانی که از یکی از موسسین پارلمان موقت آذربایجان سوال کرده، اینطوری جواب می دهید. بیایید سوال و جوابها را کنار هم بگذاریم و ببینیم که چه می شود. 1- شما در مصاحبه خود نوشته اید: <ملت آزربایجان با خواست تشکیل پارلمان و دولت ملی خویش به ملت سیاسی تبدیل گردیده است> و من پرسیده ام: <ملت آذربایجان کجا و در کدام جمع و یا در کدام نظرخواهی خواست تشکیل پارلمان و دولت ملی را مطرح کرده اند؟> جواب شما این است که: <ملت ازربایجان زیر خشن ترین دیکتاتوری سیاسی جهان مجال نفس کشیدن راحت و

امکان اظهار نظرآزاد سیاسی خویش را ندارد. نظرخواهی عمومی در باره تشکیل پارلمان ملی ، دولت ملی، شکستن سدها برای نجات دریاچه ارومی، بستن راه های ترانزیت به ارمنستان، اداره امور داخلی بدست خود و غیره در داخل کشورغیر ممکن است.> ولی ننوشته اید که شما از کجا به این رسیده اید که <ملت آزربایجان با خواست تشکیل پارلمان و دولت ملی خویش به ملت سیاسی تبدیل گردیده است>
2- من پرسیده ام: <می تونید برای من آذربایجانی مشخص کنید که این 26 نفر را چه کسی به جلسه کپنهاک دعوت کرده بود؟> جواب شما این است که: <چه تفاوتی دارد اسم دعوت کننده حسنقلی باشد یا حسینقلی. مضمون عمل خیر است و دعوت به عمل خیر به صلاح حرکت ملی است> اتفاقا این که چه کسی دعوت کرده باشد خیلی مهم است و خیر بودن و یا شر بودن آن می تواند به دعوت کننده و نیات او بستگی داشته باشد. اگر جمعی از فعالات ملی واقعی دعوت کننده باشند، می تواند خیر باشد و اگر مثلا جناب علیف یا عوامل اردوغان و یا عوامل سیا دعوت کننده باشند، شرترین شرها خواهد بود.
3- من ضمن اظهار خوشحالی آشتی قهرکنندگان پرسیده ام: < چه نیرویی باعث این آشتی سریع السیر شد؟ عشق به آذربایجان و مردم آن؟ چرا این عشق سالها تاثیر نداشت و یک شبه تاثیر گذاشت؟> و شما ضمن خوشحالی از این آشتی در مورد اصول پارلمانتاریسم برای من نوشته اید.
4- شما در مصاحبه خودتان عنوان کرده اید: <برای رسمی شدن پارلامنت و گذارآن از اشتاتوس موقتی به اشتاتوس قطعی یک هیات کار 9 نفره برای دو ماه انتخاب شد و قرار بر این شد که این هیات کار در مدت 2 ماه برای تشکیل یک نشست بزرگ به تشکیلاتهای سیاسی – ملی، خانمها و همچنین شخصیت های فعال وشناخته شده ی ملی آزربایجان مراجعت بکند.> من پرسیده ام: <آیا یک پارلمان می تواند عرض دو ماه با مراجعه به چند تشکل خارج نشین، از حالت موقت خارج شده و رسمیت بیابد؟ مگر این 26 نفر می خواهند یک پارلمان ولایتی برای مردم درست کنند و ولی امر ملت آذربایجان بشوند؟> و جواب شما اینکه: <پارلمان به چند تشکل خارج نشین مراجعت نمیکند، بلکه فعالین سیاسی که خواهان تشکیل پلرلامنت هستند به تشکیلاتها و شخصیتهای فعال سیاسی مراجعت میکنند و با شرکت وهمیاری مستقیم آنها پارلامنت رسمی را تشکیل میدهند. > جالب است نه؟ من می پرسم آیا این 9 نفر می توانند در عرض 2 ماه پارلمان را رسمی کنند؟ (صرفنظر از اینکه اضسافه شدن چند نفر دیگر به این 26 نفر هم پارلمان را رسمی نمی کند) شما می گویید که... اگر تشکیل پارلمان برای یک ملت همین است که می فرمایید، آنوقت دنیا پر می شود از پالمان. هر 50 نفری که دور هم جمع می شوند می توانند یک پارلمان باشند!
5- سوال کرده ام که <آیا ابتدایی ترین اصول دمکراسی حکم نمی کند که حتی در خارج هم ایده تشکیل پارلمان در رسانه ها مطرح شود و حول آن بحث صورت گیرد و از عموم تشکلها و از عموم آذربایجانیها خواسته شود که در آن شرکت کنند و انتخاباتی مثلا از طریق اینترنت صورت گیرد و پس از آن پارلمان تشکیل شود> شما مرا به یک بیان کلی آدرس داده اید که گویا ایده تشکیل پارلمان از 10 سال پیش وجود داشته است. و اینکه سه هفته پیش در تلویزیون گوناز نظرخواهی شده است. اولا که من در طول این 10 سالی که می گویید، این بحث ایجاد پارلمان را به آن وسعتی که شما در نظر دارید، در رسانه های آذربایجانی و یا همین ایرانگلوبال که همه مباحثات ملی-قومی را منتشر می کند، ندیده ام. شاید یکی دو نفری این ایده را مطرح کرده باشند. شاید هم همه این مباحثات از نظر من دور مانده اند که در اینصورت ممنون خواهم شد اگر آدرسهایی به من بدهید و کمکم کنید. ثانیا صرفنظر از چگونگی نظرخواهی ها در تلویزیون گوناز که من تجربه بدی از آنها دارم، سوال من نظرخواهی و انتخابات اینترنتی بوده و شما مرا به نظرخواهی... بقیه در کامنت بعدی