Skip to main content

زندانیان سیاسی عرب تبار اهواز

زندانیان سیاسی عرب تبار اهواز
اقبال اقبالی

سال های قبل از انقلاب 1357، زندانیان سیاسی عرب تبار اهواز به انگشتان دست هم نمی رسیدند. تنها از جمعیت زندانیان فقط دو نفر عرب تبار بودند که یکی از آنها، آقای عبودی در کمون سیاسی ها بود و دیگری یک شیخ بود و تعدادی که بجرم قاچاقچی گری و جاسوسی برای صدام در زندان بودند.
اکثریت زندانیان سیاسی بختیاری ها، لرها، دزفولی ها و شوشتری ها بودند و تبعیدی هائی چون محمود محمودی، شهاب لبیب و ... در انزمان نیز چون اکنون درد مشترک دیکتاتوری و فقدان ازادی و دمکراسی بود و پان عرب ها سوراخ دعا را گم کرده بودند و هنوز هم!!! در اهوازی که شهروندانش در وجهه کاملن مسلط درهم آمیخته اند و مرز خونی -نژادی رقیق است، و بختیاری ها، لرها، هموطنان عرب تبار، شوشتری ها و ..همسرنوشت اند، و هموطنان عرب تبار ما بسیار کمتر از نیمی از جمعیت شهر هستند، قرار است "الاهواز" تشکیل شود!!!

طبیعی است که جنین هدفی دست نیافتنی و بلندپروازی های جاهلانه ای ست که هزینه های بسیار سنگین دارد. راه حل متمدنانه نه بر طبل پان عربیسم کوبیدن، بلکه همصدائی و همدلی ملی و سراسری برای ساختن ایرانی شایسته همه مردمانش با هر اندیشه، تبار و نژاد است!
این مهم از راه رفتن زیر یک چتر مشترک آزادیخواهانه، دمکراتیک و ایراندوستانه برای دمکراتیزاسیون کشور ممکن است.
ایرانی که ما از آن دفاع می کنیم باید به نیازهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ساکنان این خانه پاسخ دمکراتیک و انسانی دهد. مردم باید از طریق دخالتگری مستقیم در سرنوشت خود از محلات، مناطق، شهرها و استانها، خودرهبری (خودمدیریتی) مردمی را تامین کنند.
اما شوربختانه ارتجاع در ایران در دوران پهلوی ها با سازماندهی بوروکراتیک (ملوکانه) قدرت سیاسی، صدای جنبش آزادیخواهانه و دمکرتیک ملی را خفه کرد و جمهوری اسلامی هم با سیاست اسلامیزاسیون ایران، بازگشت به عصر بربریت را هدف قرار داد.
ایران و ملت ایران بیش از هر زمان دیگر به همبستگی ملی با گوهر آزادیخواهانه، دادگرانه و دمکراتیک نیاز دارد.