Skip to main content

این هم ترجمه دیگری ست از شعر

این هم ترجمه دیگری ست از شعر
آ. ائلیار

این هم ترجمه دیگری ست از شعر ها که در برخی جا ها با ترجمه ی متن تفاوت دارد. ترجمه، در متن، با رعایت نظر و سلیقه سراینده است. ولی در ترجمه زیر برداشت و سلیقه آ.ائلیار آمده است:

«کم پیدا»*: کم‮ ‬شد- بوسه‮ ‬هایم-بر‮ ‬دستان ِشب. تابوتی‎‮ ‬شد- تاریک و‮ ‬دراز، -حمل‎‮ ‬کرد- مرده‮ -سنگین- زمانی را-در دل آدمیان؛ شبهای‮ ‬تاریک و طولانی. کم‎‮ ‬شد -بوسه‮ ‬هایم- بر‮ ‬پیشانی ِشب.
روزها- روشنایی‮ ‬را گم کردم -باز یافتم-در‮ ‬شبهای تاریک و دراز.شب‎‮ ‬را برداشتم-بمانند کتاب‮ ‬نانوشته ای-خود‮ ‬را بر آن نوشتم-خواندم . به‎‮ ‬هنگامی که آسمان- به‮ ‬سپیدی میگرایید-یک‮ ‬یک-
سفید‮ ‬شدند-برگهایش. *کم‎‮ ‬شد- بوسه‮ ‬هایم- بر‮ ‬پیشانی-شب.روزها -روشنایی‮ ‬را گم کردم -باز‮ ‬یافتم-در‮ ‬شبهای تاریک و دراز.کم‎‮ ‬شد -بوسه‮ ‬هایم- بر‮ ‬گونه های ِ شب. *«باغچه‎‮ ‬ای در بامداد»: -می نگرد-
باغچه‎‮ ‬ از دل صبح - هنوز‮ ‬در خواب اند-آدمیان‎‮ ‬. می نگرد -از غار-‮ حیوان هراسناکی-به‎‮ ‬خانه های دور دست آدمیان-می‮ ‬نگرد-باغچه از‎‮ ‬دل صبح ؛-هنوز‮ ‬در خواب اند-آدمیان‎‮ ‬:-چیست این پر چین ها -که‮ ‬بر پیکرم فرو رفته اند -چیست‎‮ ‬این تیرکها -که‎‮ ‬بر تنم زخم میزنند-فریاد‮ ‬بزنم-به‎‮ ‬یاریم می شتابند-باغچه‎‮ ‬های دوست ؟ -باغچه‎‮ ‬ها دست‮ ‬به دست هم دهند-از زیر‮ ‬این پرچین ها و دیوارها-
بگریزیم - در‮ ‬دور دستها زندگی‎ کنیم . پرچین-پرچین-تیرک-تیرک-بدون‎‮ ‬اینکه تقسیم شویم!می‮ ‬نگرد- باغچه‎‮ ‬از دل صبح؛ -هنوز‮ ‬درخواب اند - آدمیان‮ ‬. -*«زمان آغاز»: -در بامدادی-
متوقف کنیم زمان و-دنیا را،-و هر چیز را-برجای خود بگذاریم.* نشسته زرد بر جای سبز- پژمرده کرده تخم را-که خواست سبز شدن دارد-زرد را برداریم-برجای خود بگذاریم.
نشسته سیاه برجای سفید- سیه نموده "گذشته- زمان" را -زدوده سپیدی از سفید . سیاه را برداریم- بر جای خودبگذاریم.*هر چیز و- همه چیز را بر جای خود بگذاریم.
در بامدادی-متوقف کنیم زمان و-دنیا را،-و هر چیز را-برجای خود بگذاریم-آغاز کنیم از نو-زمان را- آغاز کنیم از نو-دنیا را.