Skip to main content

..... فشار شدید جسمی و روانی

..... فشار شدید جسمی و روانی
تبریزی

..... فشار شدید جسمی و روانی روی بند ادامه داشت و هر از گاهی به ساده ترین بهانه به بند یورش برده می شد و برای تنبیه و کتک به بیرون بند کشیده می شدیم، یکی ازهمین شب ها حاجی رحمانی رئیس لمپن زندان قزلحصار در حالی که به همراه پاسدارهایش به داخل بند ریخته بودند فرمان داد: "همگی تشریف فرما شوید بیرون!" ساعت حدود هشت و نه شب بود، تمام افراد بند (بیش از دویست نفر) در دو طرف راهروی واحد ۳ رو به دیوار به صف شدیم، در این هنگام به طور بی رحمانه ای از سر صف تا آخر شروع به زدن مشت و لگد به ما کردند و این کار را تا جائی که حاجی و باندش نفس داشتند ادامه دادند! بعد از آن باید تا صبح بیرون از بند سرپا می ایستادیم، دلیل خاصی برای این کار لازم نبود، بند ۸ بود و به قول حاجی "همه منافق و سرموضع" پس سزاوار هر گونه زجر و آزار و اذیتی بودیم، تا صبح بیرون ماندیم و سپس اجازه دادند به داخل بند برگردیم. شب بعد هم به

..... همین شکل حوالی هشت و نه شب حاجی آمد و با اشاره دست با تمسخر امر کرد: "بیائید بیرون پدرسوخته ها! نیروهای بالنده، بال، بال بزنید و بیائید بیرون!" از او دلیل تنبیه را پرسیدیم، با لودگی جواب داد: "هیچی، حاجی خوشش میاد سرویس بشید!" گفتیم: "تا چند شب این ادامه داره؟" با بلاهت پاسخ داد: "تا بینهایت شب ها!" هوا خیلی سرد بود، شب های بعد دو سه دست لباسی را که داشتیم روی هم می پوشیدیم که وقتی بیرون از بند تا صبح سر پا می ایستادیم حداقل کمتر بلرزیم به خصوص که تا حدودی ضد ضربه هم می شدیم! ..... http://www.iranglobal.info/node/23106 ********** دوستان گرامی، این نمونه ای از رنج های فراوان دختر فارس زبانی است که هفت سال از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۶۷ در زندان های گوناگون رژیم ولایت فقیه زندانی بود و اندک زمانی پیش از کشتار تابستان ۱۳۶۷ با سختی های فراوان از زندان آزاد شد و بی درنگ هست و نیستش را در ایران رها کرده و از دوزخ رژیم دژخیمان دوزخی به فرامرز گریخت اما ناسیونالیست های پان نامه نویسی که از وابستگان به زرسالاری (بورژوازی) بوده و در فرامرز نشسته اند و از بس خورده و نوشیده اند که از سیری دارند می ترکند و خوراکی جز بوقلمون سرخ کرده و فیله ماهی را نمی پسندند چه واکنشی درباره دخترانی مانند این دختر نشان داده اند؟ ناسیونالیست های پان آریا که از نژاد آریائی و سرزمین اهورائی و ..... پیاپی داد سخن می دهند و جز تبار، تبار کردن هنری ندارند با این دختر آریائی تبار و فارس تبار سرزمین اهورائی آریائی ها یک بار نیز همدردی نکردند و گفتند: من چه کنم، به من چه! ناسیونالیست های ترک نیز که درباره قوم فارس و قوم ترک و زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای پان نامه می نویسند همه رنج های این دختر رنجدیده را رها کردند و چسبیدند از این که چرا به جای (ترک) نوشتی (آذری) ! البته ناسیونالیست های ترک درباره ترک هائی که در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم آخوندی له شده اند نیز چیزی نمی نویسند و چنین کسانی که فتوکپی برابر اصل ناسیونالیست های پان آریا هستند نیز مانند پان آریاها می گویند من چه کنم، به من چه! منیره برادران ترک، مینا زرین ترک، فرشته قاضی ترک، پریوش محمودی ترک، الناز بابازاده ترک، ثریا ابوالفتحی ترک، اسمر آذری ترک، روح انگیز دهقانی ترک، بهناز شرقی ترک، افشین اسانلوی ترک و ..... جائی در نوشته های ناسیونالیست های ترک ندارند! ********** دوستان گرامی، آیا باید مردم دردمند و درمانده و گرسنه ایران که توان خرید نان ساده را نیز ندارند به چنین میلیاردرزاده هائی که از وابستگان به زرسالاری هستند و پس از خوردن جوجه کباب و خاویار و بالا انداختن چند گیلاس شامپاین فرانسوی و ویسکی اسکاتلندی پان نامه می نویسند برای رهائی از دوزخ رژیم ولایت فقیه امیدوار باشند؟ روشن است که نه!