Skip to main content

..... تمام اتاق ها و سالن ها

..... تمام اتاق ها و سالن ها
تبریزی

..... تمام اتاق ها و سالن ها مملو از دختران و پسران جوانی بود که طی همان چند روز دستگیر شده بودند. تا آخرین ساعات شب ما را مورد ضرب و شتم و ناسزا قرار دادند و نهایتا به دلیل کثرت دستگیر شدگان و کمبود جا و عدم توانایی در کنترل آن همه جوان پرشور ظاهرا تصمیم گرفتند تعدادی از ما را همان شب رها کنند البته نه به این راحتی! نیمه های شب حدودا ساعت ٢- ٣ بامداد بود که ما را با اتوبوس به خیابان های شرق تهران بردند. در فاصله هر چند صد متر با یک نیش ترمز یکی از افراد را به پائین پرت می کردند. در همان دقایق نخست با بچه ها قراری گذاشتیم که با توجه به شرایط نا امن شهر در آن وقت شب، به محض این که پاسدارها یک نفر را از اتوبوس بیرون می انداختند نزدیکترین فرد نیز به دنبال او پائین بپرد که حداقل دو نفری باهم باشیم. به همین ترتیب من هم به دنبال نفر جلویی خودم که به بیرون پرت شد پائین پریدم. به همراه آن دختر

نوجوان در خیابان "تهران نو" در تاریکی نیمه های شب در زیر یک پل هوایی و در پشت یک سطل زباله با بدنی خسته و کوفته مخفی شدیم و ساعتی را سر کردیم چرا که احتمال می دادیم کمیته چی هائی که با ماشین شخصی در پشت سر آن اتوبوس در حرکت بودند ممکن است برای آزار و اذیت و یا دستگیری مجدد ما اقدام کنند ..... http://iranglobal.info/node/19928 ********** دوستان گرامی، نمونه ای از رنج های دختر جوانی که ناسیونالیست های پان آریا رنج های او و کسانی مانند او را پشت گوش انداخته و می گویند من چه کنم، به من چه و ناسیونالیست های ترک می گویند چون این دختر از قوم منحوس فارس است من چه کنم، به من چه! را خواندید، دوستان گرامی (بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند / چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار / تو کز محنت دیگران بی غمی / نشاید که نامت نهند آدمی) آری، کسانی که با پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مغزشان در شش هزار سال پیش و در زمان برده داری یخ زده است نشاید نامشان را آدمی نهاد! و نشاید امیدوار بودن به چنین میلیاردرزاده های زرسالار برای نابودی رژیم گدایان مفت خور آخوندی http://www.iranglobal.info/node/27006