Skip to main content

کسی که مخالف راسیسم است ،

کسی که مخالف راسیسم است ،
آ. ائلیار

کسی که مخالف راسیسم است ، درست نیست که مخالف راسیسم دیگری باشد ولی خودش را به دام راسیسم خودی بیندازد. و همینطور است در مورد استبداد و دیکتاتوری. کسی که به اجرای حقوق بشر و تحول دموکراتیک جامعه و رفع تبعیض تأکید میکند صحیح نیست که خود را به دام ایده های جنگ هفتاد و دو ملت بیندازد. و خط کشی های فارس ترک- کرد ترک و فارس عرب غیره راه بیندازد. مشکل با خط کشی و کینه و نفرت حل نمی شود بل به مشکلات غیر قابل کنترول نیز فرامی روید. و همه را میسوزاند. نمی خواهیم 1000 سال هم به عقب برگردیم. دوست داریم جلو برویم. مشکلات را باهم و در کنار هم حل کنیم. ایده ها و بینشها و خیالات برتربینی و نفرت زا و دشمنی آفرین را لازم است کنار بگذاریم. فلان گروه راسیست عددی نیست که حرف اش را بزنیم. وقتی گفته میشود راسیسم جایی ندارد یک تصفیه حساب است با همه. خودی و غیر خودی. ما تبعیض دیده ایم - حقوق مان نقض شده لازم است

راههای عملی-نه خیالی- از راههای انسانی-حقوقی- صلح آمیز- مدنی و متمدنانه مبارزه ی خود را دنبال کنیم. با ترک گرایی و درست کردن استعمار و مستعمره و بوزقورت و مانقورت و مانند این ایده های کودکانه نمی توان مبارزه رفع تبعیض را به ثمر رساند.با جستن درون ژنهای خود و دیگری نمی توان با راسیسم مبارزه کرد بل خود به راسیست تمام عیار تبدیل میشویم. رک بگویم در کل وضع روشنفکران آذربایجانی که سیاست جدایی را پیش می برند از نظر اندیشه خیلی ضعیف است و فکر قابل توجهی ندارند. آدم نظرات اینها را که میخواند احساس میکند از یک آذربایجان خیالی در کره ماه حرف میزنند. که هیچ ربطی به ما ندارد. افت اندیشه بیداد میکند.