Skip to main content

دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می

دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می
تبریزی

دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می گوئید: ( ..... تبریزی گرامی شما فارسنامه می نویسید و با این فارسنامه نویسی نابرابری حقوق فرهنگی، سیاسی، اقتصادی هشتاد ساله را که همه چپ ها علیه این نابرابری مبارزه کرده و می کنند تحت عنوان ناسیونالیسم نادیده می گیرید! ..... ) دوست گرامی، کجای نوشته های من فارسنامه هستند؟ نوشته های مرا همگان می توانند بخوانند و داوری کنند که آیا من فارسنامه می نویسم و یا سخن من چیز دیگری است؟ دوست گرامی، من چندین بار نوشته ام که دیدگاه من درباره زبان دیدگاهی بی سویانه است و مانند ناسیونالیست ها من از زبان بتی نمی سازم که باید در برابر آن به خاک افتاد! زبان برای من و همه خردمندان جهان ابزاری است برای پیوند میان انسان ها و جز این ارزش دیگری ندارد و در هیچ کجای جهان یاد گرفتن زبان نه بد است، نه گناه است، نه زشت است و شما اگر صد زبان نیز یاد بگیرید می توانید یاد بگیرید و هیچکس در

..... هیچ کجای جهان نمی تواند به شما بگوید که چرا زبان یاد می گیرید اما سخن بر سر بهانه کردن زبان برای دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین از سوی کسانی است که زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم مغز آنها را از کار انداخته است! دیدگاه من درباره زبان این است که زبان کاربردی هفتاد میلیون ایرانی اگر فارسی یا ترکی یا عربی یا روسی یا انگلیسی یا ماندارین و ..... باشد می تواند باشد، پس کجای این سخنان فارسنامه هستند؟ آری، درست است، پان آریاها فارسنامه می نویسند و می گویند زبان فارسی زبان سرزمین اهورائی آریائی هاست! اما پان آریاها ناتوان از سره نویسی هستند! من با آن که ترک هستم و کوچکترین باوری به آریاپرستی ندارم می توانم به زبان پارسی سره بنویسم اما هفتاد تا نود درصد نوشته های دوستان پان آریا واژه های عربی هستند و نوشته های این دوستان از نگر دستور زبان پارسی به مفت نمی ارزند! دوست گرامی، آ.ائلیار، من از کسی نام نمی برم تا کار به دردسر نکشد اما شما اگر به نوشته های دوستان پان آریا در تارنمای ایران گلوبال نگاه کنید خواهید دید که چنین کسانی از یک سو از ترک تباران و عرب تباران بدگوئی می کنند و از سوی دیگر نوشته های آنها انباشته از واژگان عربی هستند! ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، هشتاد سال پیش و در سال ۱۳۱۳ در سرزمین ایران چه رخ داده است که از آن زمان نابرابری پیدا شده است و آیا پیش از آن سال همه ایرانیان باهم برابر بودند؟ اگر این چنین است و نابرابری از سال ۱۳۱۳ پیدا شده است پس چرا کسی از بهشت حقوق برابر برای همه ایرانیان در پیش از آن سال نه چیزی گفته است و نه چیزی نوشته است؟! ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، "همه چپ ها" چه کسانی هستند که با آن نابرابری هشتاد ساله که شما از آن سخن می گوئید به پیکار برخاسته اند؟ در زمان رژیم پادشاهی دو نیروی چپ گرا یکی حزب توده بود و دیگری سازمان چریک های فدائی خلق ایران و در زمان رژیم آخوندی سازمان های چپ گرای گوناگونی پیدا شده اند که تازه ترین آنها حزب کمونیست کارگری است اما هیچ کدام از این چپ گراها از پیکار با آن نابرابری هشتاد ساله که سال پیدایش آن ۱۳۱۳ است چیزی نگفته و ننوشته اند! ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می گوئید: ( ..... شما هیچ حقوقی به دیگران قائل نیستید و مدام تحت نام پان و ناسیونالیسم حقوق دیگران را سلب می کنید! ..... ) دوست گرامی، آن "دیگران" که من حقی برای آنها قائل نیستم چه کسانی هستند؟ و آن "حقوق" که آنها داشتند و از آن برخوردار بودند اما من آن را "سلب" کرده ام و اکنون آن "حقوق" را ندارند چیست؟ ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می گوئید: ( ..... زندان ها پر است از فرزندان این مردم و اعتراضات خیابانی آنها را ما در سایت منتشر می کنیم ..... ) دوست گرامی، من اگر بدترین آدم جهان باشم و ناسیونالیست های ایران گلوبال اگر بهترین آدم های جهان باشند پس چرا آدم بدی مانند من ده ها نوشتار درباره زندانیان سیاسی و اعدام شدگان رژیم آخوندی به ایران گلوبال فرستاده است اما هیچ یک از ناسیونالیست هائی که آدم های خوبی هستند نوشته ای در این باره ها نفرستاده اند؟ دوست گرامی، آ.ائلیار، این باره نمونه ساده ای از ناهمسانی میان ناسیونالیست های وابسته به زرسالاری و کسی است که ناسیونالیست نیست و به راستی و در میدان کردار خواهان ریشه کن شدن ستم و ستمگران است!