Skip to main content

پیرامون همین درگیری های عراق

پیرامون همین درگیری های عراق
Anonymous

پیرامون همین درگیری های عراق مقاله تازه ای نوشتم که برای سایت ایران گلوبال نیز ارسال کردم. از آن جایی که احتمال دارد چون برخی از مقالات امکان انعکاس آن وجود نداشته باشد، آن را در این بخش نیز می گذارم تا دوستان مطالعه کنند:
عنوان مقاله: در شطرنج صفحه عراق عالي پيش مي رويم…؛بهار در عراق طلوع خواهد كرد، كمي زودتر يا ديرتر

متن مقاله: برخلاف نگراني ها و تشويش هاي تقريباً همگان پيرامون وقايع اخير عراق بايد بگويم آن گونه كه من به صفحه عراق در شطرنج خاورميانه اي مان مي نگرم و بر اساس آن طي تحولات جلو مي رويم، كارها عالي و طبق برنامه و حتي بعضاً جلوتر از برنامه پيش مي رود و همان گونه كه مردم و كارشناسان از بابت نخستين تحولات در بهار عربي در كشورهايي چون مصر، تونس و ليبي و جاهاي ديگر بسيار ترسيده و نگران شده بودند، اما اينك همگان رضايت نسبي در همه اين كشورها دارند و هم ديكتاتوري هاي نظامي پيشين فرو ريخته و هم اسلام گرايان تندرو نتوانستند انقلاب ها را دزديده و حكومت فاشيستي اسلامي به وجود آورند و قوانين اساسي مترقي و انساني جديد با دولت هايي تكنوكرات و نظام انتخاباتي واقعي به جاي شان به بار نشسته است؛ در عراق و سوريه نيز بهار طلوع خواهد كرد، اما با الگوي حاكم بر جغرافياي سياسي خودشان، كمي زودتر يا كمي ديرتر، اما در نتيجه نهايي آن دگرديسي فرقي نمي كند.

پيروزي هاي سريع و غافلگير كننده و حتي جهشي اخير انقلابيون سني و عشاير عراقي (بالغ بر 130 هزار نفر كه مدام بر آن افزوده نيز مي شود) به همراه تعدادي اندك از نيروهاي داعش (حدود 3 هزار نفر كه مدام از آن كاسته مي گردد) چشمگير است، ولي فاكتورها و پارامترهاي اساسي براي سنجش موفقيت، آن ها نيستند. نخستين پيروزي مربوط به آزادسازي عراق از دست سپاه قدس و مزدوران مالكي است كه اكثر نقاط تنها با همكاري و هماهنگي قبلي با مقامات و نظاميان عراقي بدون جنگ فروپاشيد و تصرف شدند و نيروهاي محلي به سرعت كارها را دست گرفتند و مناطق را اداره مي كنند. دومين پيروزي به تبعيض تاريخي كردها مربوط مي شود و مناطقي با اكثريت كردنشين كه هنوز به عنوان اقليم كردستان شمرده نمي شدند و با اين كه در قانون اساسي عراق بر تعيين تكليف آن تأكيد شده بود، هيچ مذاكره اي در طول اين يك دهه پيرامون شان صورت نگرفته بود و اخيراً دولت وقيح مالكي نيز مدعي شده بود كه اصلاً آن ها را قابل مذاكره نمي داند! اما حالا با جايگزيني نيروهاي پيشمرگه در اين مناطق، اين دولت آينده عراق خواهد بود كه مصر باشد تا براي تعيين تكليف شان از طريق انتخابات محلي هرچه زودتر اقدام شود. اما هنوز هيچ يك از اين ها بزرگترين پيروزي معنوي در عراق به شمار نمي آيند. زماني به آن پي مي بريم كه به روح رسالت پيامبران و منجيان در تاريخ دست يابيم. يك رهبر معنوي برخلاف يك رهبر سياسي تنها بدنبال آن نيست تا طي اختلافات و تصميمات، سوي حق ميدان بايستد كه مهمتر از آن، وظيفه اش اين است كه از طرق انساني و اخلاقي، نااهلان و سوي ناحق را به سوي حق دعوت كند و بياورد. اين اتفاق مشخصاً در وقايع اخير عراق افتاد و از ميان مبارزاني كه از سمت سوريه براي كمك به سني هاي عراقي وارد عراق شدند (و حمله به مناطق نظامي و امنيتي كه هنوز مقاومت مي كردند و حاضر به ترك ميدان نبودند، عمدتاً توسط اين مبارزان صورت گرفت)، گروه داعش نيز بود، ولي رفتارش 140 درجه با داعشي كه در سوريه مي شناختيم، فرق داشت. داعشي هاي اخير در عراق، به هيچ وجه به بمب گذاري هاي و ترورهاي كور روي نياوردند، به مردم و غيرنظاميان هيچ كاري نداشتند، حتي نظاميان و سياسيوني را كه مي خواستند بدون درگيري منطقه را ترك كنند، اجازه دادند تا با خانواده هاي شان منطقه را ترك كنند و اخيراً در موصل نظاميان و نيروهاي امنيتي سابق تنها با يك اظهار توبه و دريافت نامه كتبي بابت آن مي توانند به كار سابق شان برگردند. اين مهم اتفاق نيافتاد مگر بر اساس توصيه موكدي كه به انقلابيون عراقي شد و به سبب شروطي كه سني ها و عشاير عراقي براي داعش و ديگر مبارزان آمده از سوريه گذاشتند. ...