Skip to main content

جناب تبریزی اصالت اتنیکی و

جناب تبریزی اصالت اتنیکی و
Anonymous

جناب تبریزی اصالت اتنیکی و هویت زبانی واقعی شما چیست؟! آذربایجان نام یک جغرافیای سیاسی است که شامل اکثریت تورک و اقلیتهای کرد، فارس، یهود و ارمنی است و به کارگیری لفظ آذری برای تنها یک اتنیک این جغرافیای سیاسی اشتباه مسلم است که دست پخت گفتمان انزواطللب و تمامیت خواه 100 اخیر است. آقای تبریزی آیا شما به کرد، فارس، یهود با زبان عبری و ... که در جغرافیای سیاسی آذربایجان ساکن هستند، لفظ آذری را به کار می برید؟! اگر جغرافیای سیاسی بنام ایران وجود دارد آیا شما هویت اتنیکی و زبانی مردمان پارس را ایرانی خطاب می کنید یا فارس؟! آیا شما مثلا به لرها و عربهای ساکن در ایران لفظ ایرانی را برای تمایز هویت و فرهنگ اتنیکی اطلاق می کنید؟! مگر ایران همچون عربستان از یک اتنیک زبانی تشکیل شده است که به کار گیری آن لفظ جغرافیایی دلالت بر هویت اتنیکی آن مردم داشته باشد، لفظ ایران برای همه ایرانیهاست که هر کدام

دارای یک هویت اتنیکی و زبانی به خصوص همچون فارس، ترک، کرد ، عرب، ترکم، لر،بلوچ و غیره است. لفظ آذری شما دلالت بر کدام یک از مرمان ساکن در آذربایجان را شامل می شود. اگر به همه ساکنان آن شامل می شود، آنگاه شما با چه واژه ای اتنیک های موجود در آذربایجان ار ازهم متمایز می کنی؟! برادر من که خود را آذری خطاب می کنی، اینهمه دشمنی و وحشت از نام ترک و عرب از کجا ناشی میشه؟! آقای تبریزی بدانید که جامعه ترک، کرد و عرب و کلا جامعه غیرفارس زبان بیش از آنکه اظهارات فعالان مدنی جامعه خود را رصد کنند، بیشتر به بیانات روشنفکران فارس یا فارس گرا توجه می کنند؛ تا به قضاوت بنشینند و مسیر احقاق حقوق سرکوب شده خود را یا در قالب گفتمان مدنی و حقوقی با هژومونی کنونی اتنیک فارس انتخاب کنند یا مسیر مستقل و آمیخته با اندیشه تجزیه طلبی را دنبال کنند. مسلم است که اگر افرادی از اتنیک فارس و فارس گرا همچنان به پاک کردن صورت مسئله ملی ایران تاکید کنند و از پذیرش کوچکترین حقوق زبانی، فرهنگی و اقتصادی غیرفارس زبانها وحشت داشته باشند، انگاه این مردمان سرکوب شده غیرفارس لاجرم مسیر خود را در قالب اندیشه های تجزیه طلببی انتخاب خواهند کرد و منتظر شعار فریبکارانه برپایی دموکراسی در آینده سیاسی نامعلوم این مرزوبوم و حل مسائل ملی از طریق گفتمان دموکراسی نخواهند شد، چرا که اساسا مطالبات غیرفارس زبانان در قالب مفهوم دموکراسی قابل حل نیست. از این رو باز تاکید می کنم که این دیدگاه ها و بیانات روشنفکران فارس و فارس گرا به مسئله ملی و حقوق نادیده غیر فارس زبانان است که امکان گفتمان و تاکید بر پیوند تاریخی ایرانیان را فراهم می کند و اگر همان دیدگاها، اساسا منکر ستم ملی باشد، آنگاه همان اتنیک های غیرفارس لاجرم به نادیدن گرفتن اتنیک فارس از آینده سیاسی خود و قطع پیوند تاریخی خود از آنان در مسیر احقاق حقوق اولیه خود خواهد انجامید. امروزه با وجود امکانات فضای مجازی و امکان فراهم بود فضای دیالوگ و گفتمان در سایتهای وزینی همچون ایران گلوبال باید این فرصت فراهم شده را به غنیمت شمرد و گفتمان انزواطلبی یا سکتاریسم را به فراموشی سپرد و از عمق وجدان انسانی عمیقا معتقد به پلوریسم فرهنگی و منشور حقوق بشر شد. از روشنفکران جامعه فارس و فارس گرا انتظار می رود که همچون دیدگاه های مسئولین حاکم کشورمان در مسیر تعامل با دنیا در مسائل داخلی نیز دچار فرصت سوزی نشوند و از تجارب شکست خورده گفتمان انزواطلبی و تمامیت خواهی در طول سالیان گذشته فرصت ها را مغتنم بشمارند. به امید روزی که گفتمان مصالحه و همزیستی برای تمامی ایرانیان فراهم شود.