Skip to main content

تظاهرات حزب الله ایران علیه

تظاهرات حزب الله ایران علیه
آ. ائلیار

تظاهرات حزب الله ایران علیه پیروزی کمونیستها در یونان

با پیروزی چپ یونان باز نعره کشی ضد کمونیستی حزب الله ایران در انترنت و کامنتها پروپاگاندا راه انداخته است:
که کمونیست اله است و بئله . خوب به شما چه مربوطه؟ مگر وکیل مردم یونان هستید؟ می ترسید فردا در ایران هم چپ را انتخاب کنند؟
البته که ایران هم چپ را انتخاب خواهد کرد. مطمئن باشید.اسلام را امتحان کرده و شاه را . اما هنوز حکومت چپ در ایران امتحان نشده است.
نوبتی هم باشد حالا نوبت چپ ایران است. چه آنجا را به مبل گرم و نرم بکوبید و چه به سنگ سرد. راه سوم راه چپ است. و مردم ایران هم آنرا انتخاب خواهند کرد. و کسی هم به این فلانژ بازیهای و حرفهای صد من یک غاز وقعی نخواهد گذاشت.
اینکه چپ به سر کچلتان چیزی بمالد یا نه ، به لیاقت خودتان بستگی دارد.

اگر لیاقت چپ را داشته باشید چیزی خواهد ماسید وگرنه از دام «داعش و بوکو حرام و حزب الله و ساواک و ساواما و چلبی ها » و صدور «زنان و دختران » به آن طرف خلیج ، رهایی ندارید.
بروید با کتاب و نخود فال بگیرید ببینید چه در میاید. در پیشانی شما چیزی جز این حک نشده است. یا چپ یا بربر ها. انتخاب دیگری ندارید.
بیخودی هم گلوی خود را پاره نکنید. که شکمتان آسیب می بیند.

جهان کوبانی را از دست رفته میدانست اما کوبانی با لیاقت خود نشان داد که پیروز است. اگر لیاقت داشته باشید چپ حداقل مشکلات را در ایران حل خواهد کرد- و اگر هم لیاقت نداشته باشید ملاها و چلبی ها و بربرهای نظیر اینها ارزانیتان.

چنین گفت آن کمونیست پیر

1)

تا در خدمت بربرانید سعادتی نخواهید یافت.
روزگارتان سیاه است . چون شبی دنباله دار.
و همه چیزتان درحراج.

نگون بختان من!
صد سال است در اسارت بربرانید
آیا این برای شما بسنده نیست؟

چپ عصای سحرانگیز نیست که همه چیز را طلا کند.
یا خر نصیرالدین، که طلا بریند.

چپ «لیاقت و بی لیاقتی» خود شماست.
شایسته باشید، آزادید ،
وگرنه خوراک افعییانید
همچنان که بوده اید.

شایستگی بیافرینید! تا شما را از «فقر و جهالت و بندگی» نجاتی باشد.
انسان بنده ی چیزی نیست، جز خود.
در بند آزادی خود باشید که شما را به جز کسب شایستگی راه نجاتی نیست.
لایق حکمرانی خود باشید ، و خود بر سرنوشت خویشتن حاکم شوید.

شیخ و شاه، اسارت شما بود؛ آیا صد سال اسارت، کافی نیست؟
چگونه لیاقت آزادی ندارید، که خود را برهانید؟
وای برشما اسیران، که شایسته ی اسارت اید.

چنین گفت "آزاد وطن" ،
آن کمونیست پیر ، با مردمان در بند.
به هنگام آزادی اورمو، از اسارت بربران.

ادامه در کامنت دیگر