Skip to main content

دراغلب مصاحبه های نخست وزیر

دراغلب مصاحبه های نخست وزیر
Anonymous

دراغلب مصاحبه های نخست وزیر جدید یونان آقای " آلکسی تسیپراس" در مورد قرضهای سنگین و کمر شکن یونان که به مرز نجومی 350.000.000.000 یورو میرسد، بی آنکه به محتوای برنامه سوسیالیستی و رفرم و بازسازی اقتصادی خود اشاره ای بکند، و تعریف مدونی از سیستم اقتصادی خود و برنامه هایش در خصوص اینکه چگونه و به چه طریقی میخواهد اقتصاد را باز سازی بکند، بدست بدهد، گفته است؛ که وی خواهان آنست که اتحادیه اروپا از بخشی از این مبالغ هنگفت صرفنظر نماید. در جواب او رهبران اتحادیه اروپا و رئیس روسای بانکها و سیاستمداران اروپائی با این درخواست مخالفت کرده و گفته اند که این مبالغ هنگفت که اتحادیه اروپا به یونان، بصورت وام با بهره تقریبا چهارده درصد داده است، در واقع متلق به شهروندان اروپا، و پس اندازهای شخصی مردم است، که بانکهای اروپائی بصورت وام، با چهاده درصد بهره، به دولت و بانکهای یونان

واگذار کرده اند. و دول اروپائی و در راس آن دولت آلمان نیز ضمانت اجرائی، و باز پس گرداندن وامهای داده شده را برعهده دارند. از چهارده درصد سودی که از دادن چنین وامی به دولت یونان نصیب بانکهای اروپائی میشود، سه یا چهار درصد آن به صاحبان سرمایه های کوچک، که در بانکها به صورت حساب شخصی پس انداز دارند، داده میشود، و تقریبا ده در صد آن، در آمد بانکها محسوب میشود. در مصاحبه های اخیر دولت مداران و مخصوصا سیاستمداران دولت آلمان، به تکرار شنیده شد که آنان از هر گونه انصراف از تمامی، و یا بخشی از وامهای داده شده به یونان بشدت مخالفند، و اظهار داشتند، که این پول، مال مردم است، که از طریق بانکها به کشور یونان وام داده شده اند. و در صورت انصراف از چنین مبالغ هنگفتی بخش قابل ملاحظه ای از پس انداز و سرمایه های خصوصی مردم برباد میرود! اکنون جهان با کنجکاوی تمام منتظراست که ببیند، که آقای تسیپروس نخست وزیرجدید یونان چگونه میخواهد، با برنامه های کمونیستی، و یا سوسیالیستی خود به این معضل اقتصادی فایق آید، و کدام قوانین و معیاری را برای تنظیم معادلات اقتصادی، دررابطه با مکانیزم سود و سرمایه بانکها، برای بهبود وضع رفاهی مردم یونان به مرحله اجرا در بیاورد؟ آیا ایشان دارای چنین مکانیزم اقتصادی ـ صنعتی، و پشتوانه مالی که او را از این منجلاب اقتصادی بیرون بکشد را دارا هستند؟، و آیا صبر مردم تا دراز مدت با او همراه خواهد بود؟ یا اینکه او نیزمثل حاشیه نویسان سوسیالیسم واقعا موجود روسی، که هنوزهم ازآن دست بردار نیستند، و عده ای نیز آن را مثل رفیق پوتین!، برای خود مشغله، و تکیه کلام کرده، به بهانه شعارکمونیسم، در واقع ناسیونال ـ سوسیالیسم روسی را تبلیغ میکنند، آیا او نیز مثل آنان تحت پوشش سوسیالیسم واقعا موجود روسی! به رفیق پوتین، روی خواهد آورد؟ و یا تحت لعاب چپ! تسلیم بانکهای سرمایه خواهد شد؟ و این سئوالی است که آینده به آن پاسخ خواهد داد.