در قسمت " موقعیّت دین درآستانهءانقلاب اسلامی " میفرمایند "..... بقول حجت الاسـلام سـید محمّد خاتمی:-« دانشـگاه های ما، مرعوب هیاهوی تبلیغی الحاد بودند و بچه های مسـلمان در دانشـگاه های ایران قاچاقی زندگی می کردند.» !!؟ یعنی نهضت آزادی و بازرگان قاچاقی زندگی میکردند و فشار حکومت دیکتاتوری میشود هیاهوی تبلیغی الحاد, و ......-احداث وافزایش مساجددرزمان محمدرضاشاه،امری شخصی وخصوصی بوده ودولت درایجادآنها نقشی نداشت! یعنی این -احداث وافزایش مساجددرزمان محمدرضاشاه وجود داشت ولی دولت در ایجاد آنها نقشی نداشت و .........بنابراین:تلقّی ازمسـاجد و مدارس اسـلامی به عنوان«شـبکه ای گسترده در سـازماندهی و بسـیج توده ای در سـال های 50-57» تا حدود زیادی اغراق آمیز اسـت ! ". این همه ملق و وارو زدن برای اینکه ادعا کنند که این واقعیت که در آن سالها روحانیان و مذهبی ها تنها تشکیلات و گروه هایی مجاز به
در قسمت " موقعیّت دین
در قسمت " موقعیّت دین
Anonymous
فعالیت ایدولوژیک بودند کشک است. این مشتی از نمونه خروار این مقاله است. آنچه حقیقتا " اغراق آمیز " است میزان سفسطه است. جناب میرفطروس چه بگویم جز آنکه رو رو نیست....