با زسر و کله مارکسیست های

جنگی با عراق پیش آمد , بی دلیل مثل گروگانگیری به درازا کشید , طبسی بود , دو قطعنامه الجزایر یکی برای پس دادن گروگانها , دیگری پزیرش شکست از عراق امضا شد ( که ملی ها و لیبرال های مذهبی آنجا نبودند ) , رفسنجانی بود که هر هفته با نور الدین کیانوری سر جاسوس شوروی در ایران در تماس بود (از خاطرات خودش و از التماسهای کیانوری به بهشتی برای پذیرش آنها در سر سفره انقلابی که حالا اینها میگویند ساخت آمریکا بوده !!!) و موسوی بود وبهزاد و حکومت شبه بعثی خط امام ضد امپریالیست , حزب توده و فدایی و کانون نویسندگان روسی پشتیبان ان بودند , ترکمن صحرا بود ( جهش موتاسیونی قبیله ای به کمونیسم ) , کردستان بود ( کسانی که هنوز زن ختنه میکنند و ترور و آدم کشی و ضدیت با مجسمه کمال آتاتورک ), دانشگاه ( سنگر نظامی چریکی چه گوارایی که حالا به روغن سوزی افتاده ) , غائله ها بود , چپ های رژیم بعدا با رفسنجانی ادای راست در آوردند , خاتمی آمد وسط بنشیند اما چپ ها به راست چرخیدند و راست ها به چپ , احمدی نژاد آمد ( انور خوجه و چائو شسکو غلاف کردند ) که اولین کشوری که آنرا تایید کرد رو سیه پوتین بود , ۸ سال فحاشی به امریکا و اسرائیل و نابودی ۲۴۰ میلیارد دلار پول نفت , مردم به خیابان ریختند و مرگ بر روسیه و نه غزه و نه لبنان گفتند اما چپ روسی عصر طلایی امام را نوید داد ( چپ مارکسیستی گفت سوار بر امواج رسانه ای غرب است , اسماعیل خوئی از شعار مردم بی خواب شد ) , بعد روحانی اختراع شد ( توسط ملی مضحکی های پیمانی ) که ادای مذاکره با امریکا در آورد ( توده ایهای پیک نت و شهبازی و کشتگر و فرخ و فتاه پور هم حمایت کردند ) ولی او به شانگهای رفت و به روسیه و به مردم روسیه اطمینان داد که ایران پشتیبان سیاست تهاجمی روس ها است ریاضت اقتصادی میکشد برا ی سیری شکم روس ها , ج ا علیه ملت انقلابی اوکراین و سوریه شد وقتی تمام غرب علیه روسیه بودند ( حتا یک چپ نبود که با اوکراین باشد و مردم سوریه و یا علیه روسیه ), .......
۲) حزب توده و فدائیان خلق و رفتار حمایتی مشکوک و شدید اینها اصلا مورد بحث قرار نگیرد . به جای ان بازرگان و بنی صدر و یزدی و سنجابی و بالاتر ا زهمه شخص مصدق زیر سوال بروند و همان اتهام آمریکایی بودن , لیبرال بودن , مجری طرح امریکا بودن , کمونیست ستیز بودن به نام های دیگری و تحت عناوین دیگری به آنها زده شود .
اگر هم یکی دو توده ای مجبور شدند از خود انتقادی سبک بکنند این کار با حمله شدید به لیبرال های مذهبی و ملیون باشد به طوری که با زما رکسیست های روسی و شوروی ( روسیه امروز ) طلبکار اصلی بماند
۳) چون سلطنت طلبها در میان توده مردم نیروی عمده ای هستند که فاقد رهبری کاریزماتیک و روشنفکران و تاریخ نویسان و سیاستمداران لیبرال دمکرات و سازماندهی حزبی هستند باید همه جاسوسان روسیه با نقاب سلطنت طلب ( اماهمان ادبیات مارکسیستی ) به کشورهای آمریکایی و اروپایی رفته و این جاهای خالی را در میان سلطنت طلبان پر کنند و آنها را که ایرانی هستند و عمدتا به دلیل عدم توانایی تحلیل سیاسی طعمه خوبی برای تئوری توطیه اینها هستند به امریکاو لیبرال ها و ملیون و دیگر مخالفین واقعی ج ا بدبین کنند . سقوط شاه را که در اثر نفوذ و تخریب تهی سازنه توده ایها و شوروی در دستگاه حکومتی او بود و اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه که روزی مصدق را سرنگون کرد و روز دیگر شاه را , به گردن مصدق و بنی صدر و یزدی وامیر انتظام و سنجابی و فروهر ها بیندازند . به این ترتیب هم از رژیم ضد امپریالیست روسیه حمایت کنند و مخالفین خطرناک آنرا که لیبرال ها و ملیون و سلطنت طلب ها و مجاهدین هستند را به هم دیگر بدبین و مشغول کنند و هم رد پای حزب توده , فدائیان خلق و شوروی را در همه حوادث تاریخی پنهان کنند
۴) چماقداران اینها