Skip to main content

«گروه اورمیه»

«گروه اورمیه»
آ. ائلیار

«گروه اورمیه»

در بامداد یکی از روزهای مرداد ماه سال 1351 شمسی ، ساعت پنج صبح با یورش مأمورین اطلاعات وامنیت شاه (ساواک) به خانه های فعالین سیاسی در شهر اورمیه یازده نفر بازداشت شدند. در پی حملات بعدی ، در تهران و ارومیه،تعداد این عده به بیست و دو نفر رسید. البته عده ای نیز به خاطر به میان نیامدن اسامیشان از بازداشت مصون ماندند.
از آنجاییکه گروه پیش از اعلام موجودیت ، مورد حمله قرار گرفته بود مثل دیگر گروه ها به اسم شهر خود مشهور شد. «گروه ارومیه». و از آنجاییکه با یحی امین نیا(چریک فدایی، شهادت بیست و دوم اسفند پنجاه) و گویا با دیگر فداییان همشهری ارتباط داشت، و همینطور با توجه به دیدگاهها و برنامه هایش به جریان فدایی مربوط میشد.
در این سال در زندان ارومیه ،که برسر راه دریاچه قرارداشت، گروههای چندی محبوس بودند که قبل از اعلام موجودیت بازداشت شده بودند.

و با اسامی شهرهای خود در بین زندانیان سیاسی معروف بودند. مانند: گروه نقده، سراب، تبریز-اردبیل، ارومیه ، و گروه سه نفری مسئله ملی(ارومیه) . دانشجویان دانشکده کشاورزی ارومیه. در کل بیش از پنجاه نفر زندانی سیاسی در آنجا نگهداری میشد. تمام این گروه ها غیر از «گروه مسئله ملی»، و «کردها » که راه مستقل خود را داشتند، به نظریه امیرپرویز پویان رسیده بودند. علت مسئله را در پایین توضیح خواهم داد.
تعدادی از مبارزان کرد که بیشترشان درارتباط با حرکت نظامی سردشت در سال 1341 به زندان افتاده بودند به نام گروه سردشت نامیده میشدند. اینان از سوی مقامات زندان برخلف غیر کردها حداقل به صورت غیر رسمی هم افراد سیاسی بشمار نمیامندند. و نمیتوانستند در اعتصابات و اعتراضات دیگر زندانیان سیاسی شرکت کنند. اگر کسی هم شرکت میکرد میدانست که به سختی شکنجه خواهد شد.
اتهام گروه ارومیه اقدام علیه امنیت کشور ، با مرام اشتراکی و قیام مسلحانه علیه نظام شاهنشاهی قید شده بود. دلیل ساواک برای این اتهامات : گزارش یک مأمور ساواک به نام «همزه عطانور» که خود را در داخل گروه جا داده و با راس آن «رحیم »، که تنها به خاطر ارتباطات گسترده نفر اول محسوب میشد ، در ارتباط بود ، سندیت مییافت. دیگر آنکه مأمورین، وسایل و قطعات مجزایی را از خانه یکی از فعالین برداشته ادعا میکردند که ابزار بمب ساعتی ست. و همینطور جزوات و کتابهای ممنوعه و مارکسیستی و اعترافات زیر شکنجه را میشد در پرونده یافت.
در طی هشت ماه باز داشت( پادگان ارومیه، پادگان قوشچی و زندان شهر) ، عده ای آزاد و بقیه که چهار ده نفر بودند در دادگاه نظامی واقع درخیابان پهلوی جنب سینما نیاگارا محاکمه شدند. یکنفر آزاد و سیزده نفر، به حبس محکوم شدند.از یک تا شش سال .
تجمع مردم در جلوی دادگاه نظامی به قدری بود که عبور و مرور ماشینها به سختی صورت میگرفت. مردم میگفتند:« از فرقه دموکرات آذربایجان تا کنون، به خاطر زندانیان سیاسی چنین تجمعی دیده نشده است».
در دادگاه کسی اتهامات را نپذیرفت. و گروه در کل خود را به عنوان یک محفل مطالعاتی و دوستانه معرفی نمود.
به هنگام محاکمه « میرزا سرگیزییان» ، ارمنی ، از اعضای گروه، گفت : «ستمگران بدانند وقتی زمانش برسد حتی گجهای این دیوار ها هم از آنان انتقام خواهند گرفت».
جوانترین عضو گروه گفت: «شما مرا به خاطر مطالعه ء«رمان اسپارتاکوس» محاکمه میکنید. رمانی که از آن فیلم ساخته و در سینما ها نمایش داده اند».
وابستگی فعالین به اقشار و طبقات: کشاورز، کارگر، معلم، دانش آموز، دانشجو، کارمند، استادکار، دفتر دار شرکت.
سن فعالین: یک نفر پانزده ساله، سه نفر بالای چهل، و بقیه زیر سی سالگی بودند.
کتابهای مورد مطالعهء گروه: دفاعیات شکراله پاکنژاد، تضاد از مائو، یک گام به پیش دوگام به پس، از لنین، دفاعیات روزبه،ترجمه هایی ازآثار مارکس و انگلس و لنین و دیگران که توسط یک مترجم خودی از زبان فرانسه تهیه میشد مورد مطالعه قرار میگرفت. انقلاب در انقلاب رژه دبره، رد تئوری بقا و بسیاری آثار ممنوعه و غیر ممنوعه دیگر در دسترس گروه بودند. گروه از نظر مطالعات مشکلی نداشت.
برنامه گروه:
الف :عمق بخشیدن به مطالعات، ایجاد ارتبا طات با اقشار و طبقات زحمتکش، سازماندهی، راه اندازی انتشارات، خلع سلاح ساواک، شهربانی ، پادگان نظامی داخل شهر، بریدن راههای ارتباطی .
ب: اعلام موجودیت، شکستن جو سکوت و اختناق، اثبات ضربه پذیر بودن نظام، گسترش مبارزه . راهنمایی مردم به سوی قیام عمومی علیه دیکتاتوری شاه.
ساواک گفته بود :«اگر زود اقدام نمیکردیم شماها حسابی کار دست ما میدادید. بعد هم که همه یتان اعدامی بودید».
اندیشه هایی از اعضا گروه:
-زنده یاد ولی چوپانی(دبیر هنرستان) : « ما برای آزادی اینجا هستیم. افتخار میکنیم که زندانی ایم.»
ادامه درپایین...