Skip to main content

بخش دوم، ادامه گفتگو باجناب

بخش دوم، ادامه گفتگو باجناب
Anonymous

بخش دوم، ادامه گفتگو باجناب تفریحی. (بخش نخست: 9.7.15 ساعت: 15:57)
ژوزف:
منبع که چیزی نیست، منابع دارم. یکی از این منابع همان « J یا A» هستش. او نوشته « من باچشم خودم دیدم، دونفر جوان اردبیلی، در اردبیل بزرگ شده اند و حالا هردو از عضو سازمان مجاهدین خلق و هر دو پناهنده اروپا هستند. با همدیگر حرف میزدند و زور میزدند که فارسی حرف بزنند. بلی در گروه رجوی یا سکت رجوی صحبت کردن به زبان غیر فارسی ، یا اینکه رسماً نوشته نشده است، ولی ممنوع است و خیانت به رجوی محسوب میشود». پایان نقل قول.
اردک سخنگو:
به، به! چه منبع خوب ومطمن!
یارگیر:
جناب تفریحی، اگر دوباره قصد تأسیس سازمان منحنی را داشته باشید، باز کوشش میکنید با حکومت ایران و یا یکی از افراد سازمان اطلاعات تماس بگیرید؟
تفریحی:

جناب یارگر، من چقدر از نوشته های شما و مخصوصاّ آنچه با دموکراسی پیوند دارد، لزت میبرم. آنجا که شما فرمول معروف خودتان را روی اینترنت گذاشتید، منظورم همان تقاطع دو خط AB و CD و x+z=180 و y+o=180 است. من فدای آن شقیقه بالا بلند وآن کله تاس فلسفی تان بشوم. بنازم، بنازم. واما درمورد پرسش شما. حضورتان عرض کنم که بله، اگر سعید امامی « واجیب » نمخورد و نمیمرد، باهاش تماس میگرفتم. چه نازنینی!
خوشنام:
جناب تفریحی، چرا برای تشکیل یک سازمان منحنی و برای مبارزه با سازمان مجاهدین با یک مقام امنیتی ایرانی که بعداّ پی میبرید که سعید واجبی است مذاکره کردید؟
خوب نازنین من، دور اون قاب عینک قشنگتان بگردم، اگر با یک مقام امنیتی صحبت نمیکردم پس با چه کسی میتوانستم صحبت بکنم؟ برم با زندانیان اوین یا قزل حصار تماس بگیرم؟
خوشنام:
شما قصد مبارزه با دو نیروی دشمن داشتید. درصورتیکه نیروی دشمن در ایران بسیار قویتر از نیروی دشمن در خارج است. آیا این ساده انگاری را از شما که بقول خودتان یک رهبر سیاسی هستید میتوان بپذیرم.
تفریحی:
من قربان اون موهای وزوزی جلوی پیشانیتان شوم، اگر من با یک نیروی ضعیف به جنگ نیروئی قوی بروم، شکست جلوجلو برنامه ریزی شده.
خوشنام:
جناب تفریحی، این حرف شما که میفرمائید، در سازمان مجاهدین کسی نمیتوانست به ترکی تکلم کند، آیا بیشتر برای تحریک هموطننان ترکی ویا کشاندن ترکان بطرف شما نیست؟
تفریحی:
نه خیر، منظور من تحریک نبوده. تنها وقتیکه بگویم یاشاسین آذربایجان، کافیست که ترکان کنار من بایستند.
اردک سخنگو:
دوستان، ما یک تماس تلفنی نیز داریم که با آقای دریاکنار انجام میگیرد. آقای دریاکنار، ما شما را داریم.
دریاکنار:
بله، من هم شما را دارم. خدمتان سلام دارم.
اردک سخنگو:
نخست، اگر شما مطلبی در این مورد دارید، بفرمائید.
دریاکنار:
اول باید بگم این آقای تفریحی بود که یکسال و نیم تماس تلفنی با مأموران امنیتی داشت. وبا سعید امامی در سنگاپور ملاقات داشته. سعید امامی نقشه کشتن دکتر شریف را پیاده کرده و علی خانی بدست خودش آن قتل را بانجام رساند.
تفریحی:
از متانت و صبر من سؤاستفاده نکن! وگرنه همه اسرار زشت سازمان را روی میز ایران لابی میگذارم. بی... آن چه کسی بود که با فرستاده های صدام در مورد دستمزدهای قاچاق نفت معامله میکرد؟ اصلا طرف دعوای من این افراد درمانده نیستند. اینها که حال کار و فعالیت در خارج از کشور را ندارند و حقوق و جیره هم از ادارات سوسیال میگیرند و هم از فرقه. من یک فرد آکادمیک هستم وبا وزیران کشورهای اروپائی نشست و برخاست میکنم. چون دیگه من سرایدار نیستم حلا اینها حسودیشان شده.
پایان بخش دوم
ادامه دارد