" هابرماس و جامعه مدنی فارسی
Anonymous
" هابرماس و جامعه مدنی فارسی " فرض را بر این بگیریم که جامعه مدنی، دو خصلت اساسی دارد که عبارتند از ۱- حاکمیت قانون ۲- شکلگیری و توسعه اقتصاد بازار آزاد، در جامعه فارسی ما شاهد هیچ کدام اینها نیستیم. از طرفی یکی از وجوه انکار ناپذیر جامعه مدنی، وجود سازمانهای غیر دولتی و مستقل از دولت است که یکی از شرایط مهم آن، تفکیک حوزهٔ آکادمیک و دانش از قدرت است، در جامعه فارسی این نیز رخ نداده است، با احتساب " شکست کارکرد دانشگاه " در جامعه فارسی، معلمان با اتکا به کدام "" ساختارهای علم "" به این درجه از تکامل رسیده اند؟ پس پیش از اینکه هابرماس را وارد بحث جامعه فارسی کنید، ابتدا توضیح دهید چرا ساختارهای علم در جامعه فارسی، به جای تولید علم، جهل تولید میکنند.