Skip to main content

خطاب به امضاء کنندگان بیانیه

خطاب به امضاء کنندگان بیانیه
Anonymous

خطاب به امضاء کنندگان بیانیه«حاکميتِ ملیِ" ايران مطلقاً تقسيم پذير نيست»
جای بسی تأسف است چنین بیانیه ضد انسانی و ضد عدالتی با امضاء کسانی انتشار یافته که بزعم خودشان,البته, به خاطر دفاع از حقوق انسان‌ها و برقراری عدالت اجتماعی به زندان افتاده اند, غافل از اینکه ازهر پان ایرانیستی دو آتشه ترند. روشنفکرنماها ئی هم که بسترساز سیاست رضاخانی برای تحقق , ایران باید یک ملت باشد با یک زبان وبا یک لباس, ازهمین قماش بودند ویا این‌ها از هما قماش هستند.

اگر این ذات عالی های روشن‌فکر نما این همه بیعدالتیها و تبعیضات و کشت وکشتارهاری قرن اخیر را که از طرف ملت یا گروه اتنیکی دیکتاتور سی در صدی فارس ( بنا به فرموده وزیر آموزش و پرورش خودشان) در حق بقیه 70 در صدی اعمال میشود, نمی بینند و بنام دفاع از تمامیت خاک ایران, حق وحقوقی به ملتهای غیر فارس قائل نمیشوند, بهتر است همان جا پشت میله ها بمانند, چون راست گفته اند: طرفداران ظلم وبی عدالتی روزی خود در چنگ ظالمان گرفتار میشوند.

برنامه پرگار در بی بی سی که در آن آقای صالح کامرانی, خانم دکتر سیمین صبری و آقای فرهنگ جهان پور به بحث و اظهار نظر در باره هویت طلبی آزربایجانی ها پرداخته بودند, ظاهراً به این عالی جنابان خیلی گران آمده و سراسیمه و هولناک سر به همه جا زده و چیزهائی سر هم کرده وچنین مینویسند:

(اين همه درحالی ست که؛ يگانگیِ ملی ايران (ايران؛ يک کشور، يک ملت)، بخش ناپذيریِ حاکميتِ ملی ايران national sovereignty، استقلالِ ملیِ ايران و تماميت ارضیِ ايران، چهارچوبی ست مسلم و پولادين که از پشتيبانیِ قاطع و بی تفسيرِ عالی ترين اسنادِ حقوقیِ بين المللی برخوردار ست؛ چنان که پايبندی و احترام به تماميت ارضی و استقلالِ سياسیِ کشورها در زمره یِ "اصول"ِ سازمانِ ملل متحد در بندِ ۴ از ماده یِ ۲ِ سندِ "منشورِ مللِ متحد" آمده ست؛ و يا همين سازمان در بندِ ۴ از ماده یِ ۸ ِ سندِ پيوستِ اعلاميه یِ جهانیِ حقوقِ بشر- "اعلاميه یِ مربوط به حقوقِ اشخاصِ متعلق به اقليت هایِ ملی يا قومی، دينی و زبانی" به صراحت می گويد: «هيچ موردی در اعلاميه یِ حاضر نبايد چنان تفسير و تعبير شود که "فعاليتی" مغاير با "هدف و اصولِ" سازمانِ ملل متحد، از جمله برابریِ حاکميت، تماميتِ ارضی و استقلالِ سياسیِ کشورها را مجاز بداند» )
ما چرا عالی جنابان امضاء کننده این بیانیه به بند 1 و 55 منشور سازمان ملل متحد توجه ندارند؟ که در آن صریحاً , حق تایین سرنوشت ملتها را , بااکثریت درسال 1967 به تصویب رسانده است و به همین سبب است که در چند دهه اخیر مستقل شدن بیش از صد ناسیون در دنیا وبه همان تعداد از هم پاشیدگی کشورها ی چند ملیتی , از مقبولیت سازمان ملل و ملتها ی دیگر بر خوردار است. مگر ایران چه چیزی بیشتر از آن یکی ها دارد که تجزیه نشود؟ مگر مطلقاً با زور و تزویر و کشتار هزاران بی‌گناه از جوانان غیر فارس , یکپارچه نگاه داشته نشده است؟