آقای رازی گرامی،
من علاوه بر بحثهای مفصلی که در سایت اخبار روز داشتهام، اولین باری که به صورت نوشتهای مستقل در ایرانگلوبال به مساله جدایی پرداختم، پاسخ به مقالهای بود از آقای انصافعلی هدایت. در آن نوشته، به روشنی تمام نوشتم که هرگونه جدایی، به زیان کل مردم ایران و همچنین به زیان منطقه جدا شده خواهد بود و این جدایی، بدون شک، از دریایی از خون و ویرانی خواهد گذشت.
من مخالف سرسخت جدایی هستم ولی در عین حال، جدایی طلبی را جرم و تابو نمیدانم. از نظر من، جدایی طلبان هم حق و حقوقی دارند و باید آزادی بیان آنها را تامین و تضمین کرد.
مسلما بین بیان نظر، و تبلیغ کشت و کشتار و جنگ و خونریزی، دریایی فاصله است ولی تشخیص این دریایی از فاصله هم به همین سادگی نیست.
بی بی سی ارگان ام آی 6 است و حافظ منافع حکومت بریتانیا. من در این مورد هیچ شکی ندارم. در این هم شکی ندارم که اگر امروز بی بی سی ترتیب
من در مقالهای که در بالا نام بردم درباره نیروهایی که در این عرصه فعالند، یکی از نیروها را "قدرتهای نظامی جهانی که برای تامین منافع دراز مدت خود به تجزیه ایران و جنگ داخلی در ایران نیاز دارند و تمام امکانات خود را برای نیرو گرفتن ناسیونالیستهای افراطی ملی- قومی و تمامیتخواهان "فارس" بکار میگیرند." دانستم.
بی بی سی هر روز درباره مسائل ایران برنامه دارد و بحثهایی ترتیب میدهد. در همه آنها هم منافع خود را مد نظر دارد. آیا تا به حال اعلامیهای اعتراضی از کسی دیدهاید؟
امروز چه شده است که این حساسیت نشان داده میشود و اعلامیه و اعتراضیه نوشته میشود؟ آیا در این اعتراضیه، کلمهای درباره حقوق سرکوب شده مردم ایران و "اقلیتها" وجود دارد؟ آیا کلمهای در این اعتراضیه میتوانید پیدا کنید که نشان دهد، نویسندگان آن معتقدند که اگر تبعیض و بیعدالتی وجود دارد به خود ما مربوط است و خود ما باید آن را حل بکنیم و به شما کارگزاران ام آی 6 مربوط نیست؟
چرا رگ غیرت "ایران دوستی" ما تنها زمانی تحریک میشود که از حقوق "اقلیتها" صحبت می شود؟
رازی گرامی،
مینویسید: «مشکل اینجاست که اعتقاد به ویرانگر بودن تجزیه ایران می شود "تقدس تمامیت ارضی" ولی تبلیغ برای جنگ و ویرانگری و برادرکشی و همچنین نژادپرستی آشکار می شود "آزادی بیان".»
همانطور که نوشتم خود من هم معتقد به ویرانگر بودن تجزیه ایران هستم ولی دچار بیماری "تقدیس تمامیت ارضی" نمیشوم. من مدافع آزادی بیان حتی فاشیستیترین نظرات هستم ولی مخالف سرسخت تبلیغ جنگ و برادرکشی هستم و آن را خارج از جهارجوب آزادی بیان میدانم و به همین دلیل هم بارها و بارها به مخالفت با آزادی بیان متهم شدهام.
متاسفانه برخلاف شما، من دغدغه "ایران دوستان" را درک نمیکنم. بسیاری از این "ایران دوستان"، هر کسی را که کوجکترین حقی را طلب میکند، در گوشه رینگ بوکس قرار میدهند و آنچنان میکوبندش که نتواند تکان بخورد و نتیجه این میشود که "هویت طلبان" به ام آی 6 پناه میبرند! البته این را مطلق نمیکنم.
شما به درستی به "ژن معیوب فارسها" اشاره کردهاید. بله رازی گرامی! کاملا درست است. ما در یک سمت کسانی را داریم که معتقد به "ژن معیوب فارسها" ست و میگوید که "ما اسیر قومی وحشی هستیم" و در سوی دیگر هم کسانی را داریم که به جای صحبت با من و نقد نظراتم، آزمایشگاه ژنتیک باز کرده است و تبار مرا تشخیص میدهد و به من میگوید که تو ترک تباری و تبار ترک از اول تاریخ جنایتکار بوده است و جنایتکار است و خواهد بود.
و این وسط من هم مرغ عزا و عروسی هستم و هر دو طرف بر سر من میکوبند!
رازی گرامی،
برای من نه تمامیت ارضی مقدس است و نه جدایی تابوست. همینطور استفاده از هیچ تریبونی، حتی تریبون ام آی 6 (البته اگر درایت و عرضهاش را داشته باشیم) هم تابو نیست. تنها چیزی که برای من اهمیت دارد، سعادت انسانهاست و جلوگیری از جنگ و خونریزی.
متاسفانه دو نیرو در دو طرف بر طبل جنگ میکوبند: از یک سو "هویت طلبان جدایی خواه" و از سوی دیگر "تمامیت خواهان ایران دوست مدافع تمامیت ارضی به هر قیمت".
و هر دو طرف، علیرغم ظاهر فریبندهشان خواهان یک کشور- یک ملت – یک زبان هستند. یک طرف با "آسیمیله کردن غیر ایرانیان و غیر فارسی زبانان در کهن کشور" و طرف دیگر با "جدایی و خالص کردن ساکنین کشور نوبنیاد". هر دو طرف تیغها را تیز میکنند و قربانیان این جنگ و کشت و کشتار ویرانگر، مردم همین سرزمین خواهند بود و برنده نهایی، قدرتهای نظامی جهانی!