Skip to main content

سلام بر شما عزیز جان

سلام بر شما عزیز جان
آ. ائلیار

سلام بر شما عزیز جان
آلپر آتاسی گرامی،
ممنون از توضیح شما ، بله ، سخن شما درست است که نظر به «فروپاشی» دارید. عدم توجه از من بود. من در تئوری های خود
همواره به انقلاب در اشکال مختلف آن نظر داشتم و هیچوقت تئوری فروپاشی را در نظر نگرفته ام. علت مسئله هم آن است که
فکر نمی کنم این «روند فرو پاشی» که برخی دوستان از جمله شما مطرح میکنید و تأثیر گرفته از فروپاشی شوروی سابق است
در جامعه ی ایران رخ بدهد.
اما آیا واقعا چنین خواهد شد یا نه؟ کسی به یقین نمی تواند آینده را پیش بینی کند. آینده همیشه رخداده های غیر منظره دارد که یکی هم می تواند همین فروپاشی باشد.
در روند جامعه ایران احتمال چند رویداد بعید نیست:
-انقلاب- انقلاب رنگین- اصلاحات فضای تا حدی باز-کودتا- فروپاشی- حمله خارجی. ادامه ی وضعیت استبدادی کنونی.
بله این چیزها ممکن است.

اما از نظر من «استراتژی-تاکتیک درست » همان «راه حل مسالمت -دموکراسی-فدرالیسم » است. که می تواند مردم و نیروی سیاسی را برای برخورد با تمام حالتها آماده کند. استراتژی های دیگر را درست نمی دانم.
اما در تئوریهای من احتمال رویداد انقلابی برای تغییر زیاد است. فکر میکنم در هرحالتی سرانجام این انقلاب سراسری ست که
مسئله حکومت ایران را حل خواهد کرد. از نظر من احتمال وقوع این حالت بیشتر است. باید دید چه پیش میاید.
-------
- در مورد بخش پایانی نوشته ی شما نظرم طور دیگر است :
من مسئله ارتباط با نیروی خارجی را چنین پاسخ گفته ام:
-استقلال: فعال برابرحقوقی ضرورت دارد استقلال اندیشه و عمل خود را دربرابرحکومت-خارج و همسایگان-جریانهای سیاسی حفظ کند.
-همبستگی با تشکلهای مترقی مدنی -سیاسی ملتهای خارجی آری - با دولتها نه!
- لابیگری مترقی با حفظ استقلال درمجالس دولتهای حامی حقوق بشر-یا جهانی آری -لابیگری ارتجاعی که ناقض استقلال عمل ماست نه!
-تفاوت و تضاد بین لابی گری مترقی و ارتجاعی «حفظ استقلال اندیشه و عمل و استقلال مالی ست». خارجی ها تنها می توانند
معنوی یعنی حقوق بشری از رفع تبعیض در ایران دفاع کنند.
---------
در مورد متن آذربایجانی:
-ممنون که زحمت کشیده اید و آنرا فراهم کرده اید. کار مثبت خوبی ست.
- از نظر من در مورد «زبان مقالات سیاسی» بهترین سرمشق ، شیوه ی نگارش « زبان ذهتابی در تاریخ دیرین ترکهای ایران» است. منظورم «زبان ادبی ذهتابی»ست-نه اندیشه اش.
-زبان ترکی متن شما بیشتر به زبان ترکی ترکیه شبیه است تا به زبان ترکی آذربایجان. من آلترناتیو آنرا همان زبان ادبی-اجتماعی ذهتابی پیشنهاد میکنم -که آذربایجانی ست. زبان ترکی ترکیه بدرد ما نمیخورد. در باکو هم این زبان را ترجمه میکنند و هرچه بیشتر
بر زبان خود تکیه دارند. بکار گیری زبان ترکی ترکیه در نوشته های ما خواننده را از خواندن متن «فراری میدهد» .
-------
-درنوشته ی شما تقکر و منطق جای احساسات را گرفته و این در نوشتن مقالات سیاسی قدم مثبت دیگری ست که صورت گرفته است.
- از سوی دیگر برخورد به مسئله ، بر خلاف تز «حقیقت فقط پیش من است» می باشد. و این نیز قدم مثبت دیگری ست.
بهر حال ، ساغ اولون ، ال لریز آغیریماسین:

یاتیبسان اویان داغلار!
لاله یه بویان داغلار!
«اسارتی» اوره ک داغلار
ائلیم زنجیرده رنجیرده!

الی باغلی بیزیم ائل لر
آغزی باغلی بیزیم ائل لر
یاز قیریلسین زنجیرلر-
ائلیم زنجیرده رنجیرده!

ئوستو توزلو قورو یوللار
عطیر ساچان قورو کوللار
آزادلیغا ایگیت یوللار
ائلیم زنجیرده رنجیرده!

یاتیبسان اویان داغلار!
لاله یه بویان داغلار!
یای کیریشی کسدی قول لاریمی
الیم زنجیرده رنجیرده!...
-----
یای کیریشی= بند ازچله ی کمان.
که هرچه بیشتر بکشی- بیشتر در گوشت فرو میرود.
-----
فارسی شعر را هم بنویسم که اذیت نکنند:

آی کوهستان! بخوابی! بیدار شو!
پر از گل شقایق شو!
اسارت مردمم، داغ به دل میگذارد
مردم من در زنجیر است-در زنجیر.

مردمان ما-دست شان در بند !
زبانشان دربند!
بنویس! زنجیرها پاره شوند!
مردم ما در زنجیر است!در زنجیر!

راههای پرگرد و غبارآلود
بوته های خشک و عطرآگین
جوانمردانشان را -برای آزادی میفرستند
مردم من در زنجیر است! در زنجیر !

آی کوهستان!بخوابی! بیدار شو!
پر از گل شقایق شو!
بند چله یی بازوانم را برید
دستم در زنجیر است!-در زنجیر !