Skip to main content

آقای بهنام گرامی، با تشکر از

آقای بهنام گرامی، با تشکر از
Anonymous

آقای بهنام گرامی، با تشکر از جواب شما. دوست عزیز، شما هیچ کس را پیدا نخواهید کرد که صریحا بگوید "من مخالف آزادی بیان هستم"، مگر اینکه بهره هوشی‌اش کم باشد! حتی طرفداران سانسور. ایران‌گلوبال شاید تنها رسانه فارسی‌زبان باشد که نه تنها تریبونش را در اختیار هویت‌طلبان قرار می‌دهد، بلکه با اجرای یک سیاست هدفمند به بحثهای قومی دامن هم می‌زند (نمونه‌اش بازپخش ویدئوی امید دانا). ولی شما منصفانه بگویید، آیا بحثهای مطرح شده در اینجا (از هر دو طرف ماجرا) بحثهای روشنگرانه در جهت طرح مسئله "تبعیض" و حساس کردن خوانندگان به آن هستند؟ آیا خود شما چندین بار در این مورد دچار شک نشدید که نکند خدمات فنی شما به سایت در جهت اشاعه نژادپرستی باشد؟ اگر می بینید گفتمان مبارزه با تبعیض زبانی و فرهنگی در ایران خریدار چندانی ندارد، به این دلیل است که پرچمدار این گفتمان از افراطی‌ترین نیروهای نژادپرست جامعه هستند و کسی

نمی‌خواهد با چنین کسانی همصدا شود. اشکال از کمکاری فعالین واقعی ضدتبعیض است که اجازه داده‌اند نیروهای نژادپرست و فاشیست (فاشیست، زیرا آنها هر آذربایجانی دگراندشی را چه نامش کسروی باشد و که آذرگون و چه کاظم آذری سیسی خودفروخته و خودباخته می‌نامند) سکان این کشتی را به دست بگیرند و مبارزه با تبعیض را به تجزیه و جنگ داخلی پیوند بزنند. هیچ آدم عاقلی زیر پرچم چنین کسانی نمی رود که هیچ، با آنها ابراز همدردی هم نمی کند، همانطور که من مخالف با اسلام، با نیروهای راستگرای آلمان که از قضا آنها هم با گسترش اسلام مخالفند، همصدا نمی شوم. ما یکبار این اشتباه را کردیم و در جستجوی آزادی به کسانی پیوستیم که شعارشان آزادی بود، ولی در عمل کشور را به روزی نشاندند که می‌بینید. شما یک جنبش ضدتبعیض عاری از نژادپرستی و نفرت‌پراکنی و جنگ‌طلبی براه بیندازید، اگر هواداران آزادی و دموکراسی به آن نپیوستند، آنوقت حق با شما است. خود شما می‌دانید که من بارها با متخصص امور "تبار" درگیر شده‌ام و نوشته‌ام که تقسیم انسانها بر اساس تبار و نژاد یک تفکر به غایت عقبمانده و ارتجاعی است. اشکال را در جای دیگر باید جست: ترس از جنگ داخلی (که پیامد ناگزیر از بین رفتن تمامیت ارضی در شرایط کنونی است) و سیل خونی که در این اب و خاک براه خواهد افتاد چنان بزرگ است که ابراز همدردی با تبعیض دیدگان را زیر سایه خودش می گیرد. در این مهم هر دو طرف مجرمند، هم طرفداران تمامیت ارضی که تبعیض را نادیده می گیرند، و هم جنگ طلبان که خودشان را پشت نقاب مبارزه با تبعیض پنهان کرده اند. در مورد بیانیه هم باید بگویم مگر قرار است در هر بیانیه ای همه مسائل عالم مطرح بشوند؟ مگر در همان بحث برنامه پرگار که مربوط به تبعیض بود، جنایت وحشتناکی که در حق بهائیان اعمال می شود مطرح شد؟ مسئله دیگر این است که از نظر حقوق بگیران بریتانیا که آقای کریمی یکی از آنها باشد، مردم آذربایجان (یعنی همه مردم آذربایجان) تصمیم به جدایی گرفته اند و سوالی که باقی مانده است این است که استقلال بهتر است یا فدرالیسم؟ اینجاست که دم روباه پیر استعمار بیرون می زند، آیا در میان چندین میلیون آذربایجانی حتی 10 درصد هم خواهان ماندن و همزیستی با بقیه ایرانیان نیستند؟ نماینده آنها (که می توانست نامش آذرگون، سیسی یا اژدر بهنام باشد) کجا بود؟ آیا به چنین فرافکنیهایی نباید اعتراض کرد؟ البته من در مورد نامه این زندانیان هیچ نظری ندارم، زیرا برایم سؤال‌برانگیز است که 1. آنها چگونه به برنامه‌های بی بی سی دسترسی دارند، و 2. چطور توانسته‌اند بیانیه و حتی فایل صوتی به خارج از زندان بفرستند؟ ولی در اصل ماجرا تغییری بوجود نمی‌آید: دلیل عدم حمایت بخش بزرگی از آزادیخواهان از جنبش ضدتبعیض این است که می ترسند حمایتشان به نفع نژادپرستان و جنگ افروزان تمام شود، همانطور که حمایتشان از خمینی که او هم شعار آزادی سر داده بود، به این نتیجه نکبتبار انجامید.