عملی بودن یا نبودن استقلال:
استقلال فردی یا جمعی بله «حق» است. حق بودن آن وقتی «ارزش» پیدا میکند که «انتخاب» شود .
عمل انتخاب، باید آگاهانه، آزادانه، و داوطلبانه باشد.
«جنگ»، خشونت، این انتخاب را با خاصه های سه گانه ی مذکور ، نقض میکند.
بنابراین درجنگ انتخابی نمی تواند وجود داشته باشد؛ بل «تحمیل» جای انتخاب را میگیرد . که ناقض آزادی و آگاهی و خود میلی ست.
از این رو روش «جنگ-استقلال» نادرست است. میماند «مسالمت -استقلال» که در صورت «انتخاب داوطلبانه» ی اکثریت مردم راه تحقق اش باز میشود.
----------
مرحله اول حرکت ، «دموکراسی-فدرالیسم» است ؛ مرحله ی دوم «مسالمت -استقلال».
-دموکراسی یعنی «آزادی و برابری». فدرالیسم یعنی «اداره ی مستقل امور محلی خود». اینها تنها با کمک همه ی خلقهای ایران از جمله خلق فارس میتواند به صورت نسبی توسط مبارزه تحقق یابد.
اگر توازون به نفع این دوگام مذکور باشد می تواند بخش زیادی از خواسته ها تحقق یابد.
-چیزی که میتواند سیاست را غیر عملی و باشکست مواجه سازد، در شرایط کنونی و آتی ایران «جنگ و خشونت» است.
راهی ست غیر عملی و ضد انسانی. و تولید گر «ژنوساید ها».
- شعارهای غیرعملی-زود رس-ماجراجویانه-اراده گرایانه ، حاصلی جز ژنوساید ها برای طرفین ندارد. و بازنده نیز هردو سو خواهند بود.
-------
سیاست جنگ طلبانه در مسئله ی ملی:
این سیاست کم و بیش جهت تأمین منافع این نیروها «تئوریزه و تبلیغ» میشود:
- نئوکانهای امریکا و دوستانشان
-حمایت گران سیاست نئوکانها در کشورهای همسایه
- حکومت ایران جهت سرکوب
-گروههای ملی اراده گرا- جنگ طلب -جهت جدایی و خلاصی از ستم .
و در بعضی اشخاص -و کم و بیش- برای حکمرانی و منافع شخصی.
این راه ، راه آزادی تبعیض دیدگان ایران نیست. نیرویی که نتواند «استقلال اندیشه وعمل و قدرت مالی»
خود را حفظ کند تنها می تواند «دیکتاتوری و اسارت و مرگ» به ارمغان آورد.
------
سه متد سیاست استقلال:
سیاست استقلال با سه روش حرکت میکند:
- روش «انتظار-انزوا»
-روش جنگ طلبی
-تلفیق دو روش « تبلیغ جنگ بهمراه انتظار-انزوا».
هر سه روش غلط است. راه درست، سیاست«دو گام آزادی» ست؛ که در بالا ذکر شد:
مرحله اول حرکت ، «دموکراسی-فدرالیسم» ؛ مرحله ی دوم «مسالمت -استقلال».