برنامه حملهء ارتش عربستان و ترکیه و همدستان آنها در حوزهء خلیج فارس و کشورهای عربی، بدون شک استراتژی پنتاگون آمریکاست که بعد از شکست داعش هژمونی در سوریه در اختیار هم پیمانان منطقه ای خود از جمله ترکیه و عربستان قرار گیرد، که برکناری بشار اسد زیر مجموعه ای از این استراتژی میباشد.
در چشم اندازی دیگر، این استراتژی 3 دایرهء امنیّتی را در بر دارد
1- دایرهء امنیّتی اوّل و بزرگ استراتژی آمریکاست و بعضی از کشورهای غربی است که روسیه را مهار و در منطقه با شکست کامل روبرو کنند، این استراتژی از همان دوران دوقطبی بودن جهان یعنی بلوک شرق و غرب پی ریزی شد که شوروی را از خاورمیانه و شمال آفریقا شکست دهند و بیرون اندازد.
مقابلهء آمریکا با روسیه در این استراتژی و حلقهء امنیتی، ارتش ترکیه و عربستان سعودی و همدستان آنها در منطقه، و در فازی فراگیرتر ناتو است....
که بحران سوریه و برای جلوگیری از سیل مهاجرت بیشتر آوارگان جنگی و غیره به اروپا، بعضی از کشورهای اروپایی بر خلاف میل باطنی با این استراتژی بطور مستقیم و غیر مستقیم همسو و یا چشم را خواهند بست از جمله آلمان.
2- دایرهء امنیّتی دوّم که زیر مجموعه و در مساحت و فضای دایرهء امنیّتی اوّل قرار میگیرد، استراتژی ترکیه و عربستان است که در صدد تضعیف، محاصره، تسلیم، و تحت رهبریِ خود در آوردن نظام جمهوری اسلامی ایران
است. ترکیه خواهان رهبری و پرچمدار اسلام سیاسی و عربستان خواهان حفظ و منبع اسلام معنوی و ایدئولوژیک در جهان اسلام باشد که طبعأ بنام اسلام منافع اقتصادی را هم در بر میگیرد. در این استراتژی بازهم روسیه که هم جبههء جمهوری اسلامی ایران و بشار اسد است، مورد هدف آمریکا و ترکیه است.
3- دایره و حلقهء سوّم این استراتژی امنیّت ملّی کشورهای ترکیه و عربستان را در بر خواهد گرفت، در تمام هر سه مورد و در بطن این سه حلقه و دایرهء امنیّتی و در آخرین ایستگاه این 3 استراتژی حکومت ترکیه سرکوب و نابودی مردمان کُرد و جنبش دمکراتیک آنها را در سر دارد. دیروز دوستی فیلمی از شکنجه های خیابانی سربازان ترکیه را نشان میداد که چگونه جوانان و نوجوانان کُرد را کتک کاری و شکنجه و تحقیر تا حد مرگ تدریجی را پیشهء بیشرمانه و درنده خویی و خون آشامی خود کرده اند،
حکومت خاندانی عربستان سعودی هم اکنون نظام جمهوری اسلامی را تهدیدی برای تحکیم پایه های خود ارزیابی میکنند، ترکیه و عربستان سعودی همچنان وجود نظام و حکومت اسلامی تهران را در جهت تأمین منافع ملّی خود و نیمه جان میخواهند، توافق هسته ای ممکن هست قضیه را تغییر دهد، قدرت گیری ناسیونالیسم ایرانی و حکومتی ملّی که منافع ملّی ایران را هدف قرار دهد، برای ترکیه و عربستان خطرناکتر از نظام جمهوری اسلامی دارای بُمب اتُمی است. نیروها و آکتورهای اصلی که حکومتهای ترکیه و عربستان در مقابل ایران از آن استفاده خواهند کرد، موضوع قوم و قبیله ای، مردم تُرک تبار و عرب تبار در ایران هست.
شرایط بسیار پیچیده است، روسیه باید سیاست خارجی و سوریه ای خود را با برنامه های اروپا ( بویژه با آلمان) و سازمان ملل همسو کند، ایران باید هر چه زودتر از شیعه گری فاصله گیرد و سوریه را ترک کند، و خود را برای نفوذ در برپایی حکومت بعد از اسد آماده کند. وگرنه با جام زهر دیگر رو برو میباشد.
گذشته از بعد سیاسی، پشتیبانی روسیه و ایران از جنبش دمکراتیک مردمان کُرد در منطقه امری انسانی و آینده نگری میباشد بخصوص برای ایران امری تاریخی و وظیفه و تکلیف میباشد، که میتواند توازن قدرت را در منطقه بهم بزند، در دراز مدّت پشتیبانی از مردمان کُرد گسترش پیدا خواهد کرد، و کشورهایی از اروپا مانند آلمان و اطریش و غیره به این جبهه خواهد پیوست. که تعیین مرزهای جدید امری ممکن میباشد.
پایان بحران سوریه و برکناری هرچه زودتر بشار اسد بسود روند دمکراسی در منطقه و بسود ما ایرانیان است، فاز مشکل آن چگونگی ساختار سیاسی و پلورالیسم بعد از اسد است. که باید هدفمند این مسئولیّت را به گردن آمریکا و ترکیه و عربستان و هم پیمانان آنها سپرد. گاهی اوقات عقب نشینی هدفمند و به موقع با نوشیدن جام زهر تفاوت اساسی دارد.