این حرف اقای لوائی درست است که مینویسد (ایران در ساحت اندیشه مصرف کننده ای بیش نیست) اکنون نگاه کننیم ایران چرا مصرف کننده شد ونه مرکز اندیشه. اقای لوائی به این پرسش اساسی متاسفانه پاسخی ندارد . اتهام به گروه سلطنت خواهان و یا سبزها و یا نواندیشان دینی پاسخ تاریخی برای پرسش نیست.ایشان کوشش میکند یک گروه قومی را نمانیده یک اندیشه پیشرو معرفی کند یعنی تفکر تجزیه طلبی .پرسش اقای لوائی درست است وقتی نظریه چپی از روس وارد ایران میشود و فاجعه 21 اذر بوجود میاورد .ایا کسانیکه فرقه پیشه وری را بوجود اوردند مصرف کننده فکر بیگانه نبودند ؟ ایا همه حزب توده و فدائیان و جماعت چپ مصرف کننده اندیشه ان یهودی زاده المانی و یهودی زاده روسی نیستند؟
تاریخ 500 ساله شیعه و 15 قرنی اسلام تخم هر گونه اندیشه نو را از بین برده و اسلام با کمک همین چپها درایران حاکم
اقای لوائی نوجه دارد که نظریه چپی و دینی در ایران چه نوع سرطانی ان بنام حزب توده و یا دینی ان بنام مجاهد و اخوند و سروش و شریعتی همه و همه فرمانبردار محمد و علی و مارکس و لنین هستند.اگر هم کسانی مانند شادروان خلیل ملکی و یا کسروی و یا تقی زاده ویا مصدق و بختیار حرفی برای گفتن داشتند با خشم و نفرت و قتل و دربدری و گوشه نشینی روبرو شدند.