Skip to main content

سامان رسول پور ،،،،بی وجدان

سامان رسول پور ،،،،بی وجدان
Anonymous

سامان رسول پور ،،،،بی وجدان ها، بی تفاوت ها و فاشیست ها این متن را نخوانند

یک) دیشب ۶۰ انسان قتل عام شدند. سربازان اردوغان دسته جمعی همه آنها را در شهر «جزیر» باکور (کردستان ترکیه) قتل عام کردند. تصاویر منتشر شده نشان می دهد که نیمی از آنها اساسا تیر نخورده اند. با اسلحه ناشناخته ای، در آتش سوخته اند. بگذارید در یک جمله بگویم اردوغان در چند ماه گذشته با کردها چه کرده: همان کاری را که بشار اسد ظرف چند سال با مردمانش کرد. گلوله باران غیرنظامیان، حمله به زخمی ها، کشتار زنان و کودکان، خفه کردن همه ناراضیان و عملیات گسترده نظامی علیه نیروهای کرد.

دو) جنگ نابرادر اردوغان علیه کردها، در تاریخ ترکیه از لحاظ حجم خشونت و بی رحمی، کم نظیر است. سربازان ارتش ترکیه بدون هیچ تعارفی با حمل شعارهای فاشیستی، در مدارس و کوچه و بازار، می گویند که برای آدم کشی آمده اند. کل عملیات چنین مضمونی دارد: آمده ایم شما را ادب کنیم! شمایی که به اردوغان رای ندادید. شمایی که اراده اردوغان را نپذیرفتید. شمایی که سالهاست اردوغان را در مخمصه قرار داده اید. شمایی که تنها نیروی جدی در ترکیه هستید که مقاومتی همه جانبه را علیه دولت اردوغان نمایندگی می کنید.

سه) استراتژی اردوغان، فلج سازی همه ظرفیت های بالفعل و بالقوه جامعه کردستان در حداقل زمان ممکن و «به هر قیمتی» است. ظرفیت های سیاسی، اجتماعی، نظامی و درهم کوبیدن مقاومتی که به نقطه عطف خود رسیده است. عمق فاجعه را در این گزاره می توان دید: اردوغان با گفتمان «حل مسئله کرد» به میدان آمد، سیاست مشغول سازی جنبش کرد را در پیش گرفت اما در نهایت تز «حذف مسئله کرد از راه سخت افزاری» را در پیش گرفت. اوجالان را که پیشتر مخاطب حل مسئله کرد می دانست، ماههاست در زندان ایزوله کرده. دمیرتاش و یارانش را که مخاطب «قانونی» حل مسئله کرد بودند، تروریزه کرده. توافق نامه رسمی «دولمه باغچه» را که نقطه عطف همکاری دولت و کردها برای حل مسئله کرد بود، تلویحا کاغذپاره خواند و گفت اساسا از چنین توافق نامه ای خبرنداشته. و در نهایت با توسل به اسلحه و نیروی نظامی، عملیات نابودسازی هرجنبنده ای را که هژمونی اردوغان در کردستان را به چالش بکشد، در پیش گرفت.

چهار) اردوغان، نه تنها به کردها اعلان جنگ داد، بلکه به همه غیرکردهایی که نسبت به «قتل عام کردها» لب به اعتراض مدنی گشودند، اعلان جنگ داد. تعداد زیادی از اساتید دانشگاه را که در بیانیه ای نوشته بودند «ما بخشی از این جنایت نخواهیم بود» بازداشت و روانه زندان کرد. روزنامه نگاران را بازداشت و رسانه ها را تهدید کرد. حتی به بخشی از همکارانش که روایت منعطف تری از کردها ارائه میدادند، تاخت و مرعوبشان کرد. کار به جایی رسید که محافظان او در خارج از مرزهای ترکیه و در اکوادور، از پارلمانتارهای منتقد اردوغان با خشونت پذیرایی کردند.

پنج) اردوغان در کلیت خود کردها را آلترناتیوی برای سیستم سیاسی اش می داند. در حالی که همه دنیا از مبارزان کوبانی به نیکی یاد می کند، او آنها را «تروریست» می خواند. در حالی که همه دنیا از پیشرفت های یکی پس از دیگری یگان های مدافع خلق علیه داعش خرسند و خشنود است، اردوغان تهدیدشان می کند که اگر بیشتر پیشروی کند، به آنها حمله می کند. سیستم عصبی اردوغان، دقیقا بعد از مشروعیت یابی کردهای سوریه در سطح بین المللی، مختل شد. به هر میزان که پارادایم کردهای سوریه جذاب تر جلوه کرد، به همان میزان رتوریک اردوغان، خشن تر، عصبی تر و رویکرد او سرکوبگرایانه تر شد.

شش) جدال اردوغان و کردها جدال دو پارادایم است. در یکی از آنها، برای «سلطانیسم» و «ریاست مادام العمر» زمینه سازی می شود، و در دیگری شعار «خودمدیریتی دموکراتیک» سرداده می شود. در یکی از آنها، احیای امپراتوری عثمانی در دستور کار است و در پارادایم