Skip to main content

"" پرسش حیاتی‌ "" با توجه به

"" پرسش حیاتی‌ "" با توجه به
Anonymous

"" پرسش حیاتی‌ "" با توجه به اینکه، ایران چندین میلیون پناهنده دارد "" چرا این پناهندگان میلیونی، قادر به "" خلق و تولید روایت "" خود نیستند و دستبسته از "" کمونیست ها، توده‌ای ، راست ها، هخا پرستان، شاهنامه خوانان "" چون ابزاری در خدمت "" نشر و انتشار روایت همان سیستمی‌ "" ( آنهم در خارج ) تبدیل شده اند که "" پناهندگیشان و آوارگیشان "" ششدانگ به دلیل سیاست‌های همان رژیم است؟ آیا ما با جماعتی ابله و ساده لوح طرفیم؟ آیا این تئوری که شاهنامه باعث شد تا مرز فانتزی با واقعیت در جامعه شاهنامه خوانان از هم فرو بپاشد درست است؟ آیا این واقعیت که "" وقتیکه مخالفان و موافقان یک رژیم / سیستم از یک جنس باشند کردار آنان، منجر به بازتولید همان سیستمی‌ می‌‌شود که خود این آلیجنابان با آن مخالفند؟