Skip to main content

ممنون از شما آقای بهروز ستوده

ممنون از شما آقای بهروز ستوده
Anonymous

ممنون از شما آقای بهروز ستوده که یادی از زنده یاد رفیق تراب حق شناس کردید وهم نقدی درست برنوشته تقی رحمانی انجام دادید. گرامی باد یاد ونام رفیق تراب حق شناس. میخواستم درباره تغییر ایدئولوژی سال 54 وشخص تقی شهرام نکاتی را مطرح کنم، به نظر بنده باید به صورت رئال با تاریخ جنبش چریکی چپ ایران وسازمان مجاهدین خلق ایران وسازمان چریکهای فدایی خلق ایران برخورد کرد، باید در نظر داشت جنبش چریکی چپ ایران در دهه پنجاه جوان بود وبعضا به اشتباهات استراتژیکی دچار میشد که از سر عدم تجربه وناپختگی بود، واقعیت این است که تقی شهرام دچار اشتباه استراتژیک شد وبه هیچ وجه نباید آن تغییر ایدئولوژی در درون سازمان مجاهدین خلق صورت می گرفت، هر عملی زمان مناسب خود را میخواهد هنوز که هنوز است علایق مذهبی در جامعه ایران فراگیر است آن زمان برای تغییر ایدئولوژی بسیار زود بود واقعیت این است که این تحول به سود خمینی

خون آشام وباند مرتجعش وساواک شاه تمام شد، خمینی وباند مرتجع او در آن زمان به خاطر جاذبه وهژمونی جنبش چریکی چپ ایران ومحبوبیت سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریکهای فدایی خلق عملا هیچ تاثیر گذاری خاصی نداشت وبه گوشه رینگ افتاده بود، همه جا صحبت از دلاوری ها وجان برکفی های اعضای سازمان چریکها وسازمان مجاهدین بود، یکی از آلترناتیوها با توجه به بافت مذهبی وسنتی جامعه ایران در آن زمان سازمان مجاهدین خلق ایران بود که حتی بعضی از سران حزب توده در زندان اظهار میداشتند بهترین گزینه برای بعد از سرنگونی شاه سازمان مجاهدین است وبسیار به مجاهدین امیدوار بودند واز تغییر ایدئولوژی اظهار تاسف میکردند ، بعضی از سران حزب توده در زندان اظهار میداشتند که دید مجاهدین نسبت به تکامل تاریخ بسیار نزدیک به دید مارکسیستی است ومجاهدین ماتریالیسم دیالکتیک را با پوشش مذهبی برای توده مسلمان ایرانی به گونه ای جذاب بیان میکردند. باری درست است که تغییر ایدئولوژی سال 54 به ضرر جریان مترقی وحتی من اعتقاد دارم به ضرر جنبش چپ مارکسیستی ایران منجر شد اما نباید این تصور غلط را داشته باشیم که شخص تقی شهرام مغرض بوده واز عمد این ضربه را وارد کرده همانطور که در اول عرایضم به عرض رساندم جنبش چریکی در آن زمان جوان بود واین تحول ناشی از جوانی جنبش چریکی چپ بود، تقی شهرام فردی دلاور ودلسوز بود وآرمانش رهایی خلق ایران بود ، عده ای به گونه ای مضحک می گفتند ومی گویند که فرار تقی شهرام از زندان ساری برنامه ریزی ساواک وموساد برای ضربه زدن به جنبش چریکی بود که لاطائلی بیش نیست ، درست است که تقی شهرام دچار خطا واشتباه استراتژیک شد اما شهرام فردی دلسوز ومبارزی جان برکف بود، بعد ازسرقت رهبری انقلاب به دست خمینی خون آشام وغصب حاکمیت دموکراتیک خلق ایران توسط خمینی، رژیم جمهوری اسلامی از فردی با تجربه وکادری برجسته مثل تقی شهرام که قدرت رهبری وتاثیرگذاری داشت به شدت واهمه داشت ومضحکانه به خونخواهی افرادی مثل شریف واقفی وصمدیه لباف ودیگران اقدام کرد اگر زنده یادان شریف واقفی وصمدیه لباف تازمان انقلاب زنده می ماندند یادر سال 60 ویا 67 به دست جمهوری اسلامی کشته می شدند، در جریان دادگاه تقی شهرام سازمان مجاهدین خلق اعلام میکرد که این داد گاه صلاحیت رسیدگی به اقدامات تقی شهرام را ندارد وشهرام باید در مجموعه سازمانی که عضو بود پاسخگوی اقدامات خود باشد وخواستار تحویل شهرام به سازمان مجاهدین بودند ، تقی شهرام نیز در روزهای آخر زندگی اش در دیداری که با مادر خود داشت نا مه ای را به مادرخود داد که تحویل مجاهدین بدهد در این نامه که خطاب به سازمان مجاهدین خلق ایران وشخص مسعود رجوی بود ضمن بیان ماهیت ارتجاعی وضد خلقی رژیم جمهوری اسلامی از مجاهدین خواسته بود مبارزه اساسی خود را به قصد سرنگونی رژیم پلید جمهوری اسلامی آغاز کنند،باری رژیم جنایتکارانه شهرام را اعدام کرد به رغم تمام اشتباهاتی که شهرام انجام داد منجمله تغییر ایدئولوژی بسیار بسیار زود هنگام وحذف فیزیکی که همه بخاطر کم تجربگی بود ، بنده تقی شهرام را یکی از شهدای راه آزادی وبرابری خلق ایران وسرافرازی میهنمان ایران میدانم. مرگ بر خامنه ای ، لعنت برخمینی، مرگ برجمهوری اسلامی با تمام باندهایش، نابود باد توطئه های فاشیستهای تجزیه طلب پان ترک وپان کرد وپان عرب، نابود باد بقایای طرفداران استبداد سلطنت پهلوی، برقرار باد حاکمیت دموکراتیک خلق ایران، پاینده باد ایران ، زنده باد خلق ایران.