منشأ این دروغ بزرگ «آذری» از آنجا سرچشمه میشود که زمانی که تاج عاریهای پادشاهی ایران از طرف انگلیسیها بر سر «رضا میرپنج» گذاشته میشود مشاوران خارجی وی که تحت تأثیر تئوریهای مدرنیتهی آن زمان در خصوص تشکیل «دولت-ملتها» بودند به «رضا میرپنج» گفتند تشکیل «دولت یکپارچهی مرکزی» در ایران نیازمند «ملت واحد» که دارای «هویت واحد» باشد میباشد تا هم قدرت مرکزی بر تمامی مملکت سیطره یافته و هم تمامیت ارضی آن حفظ شود و برای این هدف در کنار تاریخسازی جعلی با کمک شرقشناسان اروپایی که کاملاً آمیخته با دروغ، غلو و اغراق بود و با حذف مردمان و امپراطوریهای غیر پارس، تاریخ ایران را کاملاً در تصرف «پارسها» و «شاهان پارسی/آریایی» قرار میداد؛ اقدام به «هویتسازی جعلی» نیز شد تا «ملتی واحد» با محوریت «پانفارسیسم» که همهی زبانهای این جغرافیا را «فارسی» و یا زیر مجموعهی آن قلمداد مینماید ایجاد شود.
حقجو و حقطلب باشیم.