Skip to main content

منشأ این دروغ بزرگ «آذری» از

منشأ این دروغ بزرگ «آذری» از
Anonymous

منشأ این دروغ بزرگ «آذری» از آنجا سرچشمه می‌شود که زمانی که تاج عاریه‌ای پادشاهی ایران از طرف انگلیسی‌ها بر سر «رضا میرپنج» گذاشته می‌شود مشاوران خارجی وی که تحت تأثیر تئوری‌های مدرنیته‌ی آن زمان در خصوص تشکیل «دولت-ملت‌ها» بودند به «رضا میرپنج» گفتند تشکیل «دولت یکپارچه‌ی مرکزی» در ایران نیازمند «ملت واحد» که دارای «هویت واحد» باشد می‌باشد تا هم قدرت مرکزی بر تمامی مملکت سیطره یافته و هم تمامیت ارضی آن حفظ شود و برای این هدف در کنار تاریخ‌سازی جعلی با کمک شرق‌شناسان اروپایی که کاملاً آمیخته با دروغ، غلو و اغراق بود و با حذف مردمان و امپراطوریهای غیر پارس، تاریخ ایران را کاملاً در تصرف «پارس‌ها» و «شاهان پارسی/آریایی» قرار می‌داد؛ اقدام به «هویت‌سازی جعلی» نیز شد تا «ملتی واحد» با محوریت «پان‌فارسیسم» که همه‌ی زبانهای این جغرافیا را «فارسی» و یا زیر مجموعه‌ی آن قلمداد می‌نماید ایجاد شود.

و چون قبل از گذاشته شدن تاج عاریه‌ای انگلیسی‌ها بر سر «رضا میرپنج»، این جغرافیا «ممالک محروسه‌ی قاجار» نامیده می‌شد و در داخل این «ممالک محروسه» هم «زبان‌ها» و «هویت‌های غیر فارسی» و هم «جغرافیای مربوط به آنان» کاملاً مشخص بود برای اینکه ویژگی «چند زبانی و چند هویتی» ممالک محروسه از بین برده شود شروع به «زبان‌سازی جعلی» و به تبع آن «هویت‌سازی جعلی» برای ایجاد پشتوانه‌ی تئوریک جهت «انکار هویت‌های غیر فارسی» و به تبع آن «ایجاد هویت واحد فارسی» برای ممالک محروسه شد و بخاطر آنکه حکومت قاجارها و سایر حکومت‌های تورک از آزربایجان برخاسته و «آزربایجان» به لحاظ وزن جمعیتی، تاریخی، زبانی-هویتی و سیاسی تأثیرگذارترین واحد جغرافیایی در درون «ممالک محروسه» بود و پیشرانی انقلاب مشروطیت را نیز بر عهده داشت برای از بین بردن ایفای نقش اجتماعی-سیاسی آن و تابع نمودنش برای «دولت یکپارچه‌ی مرکزی» به 'احمد کسروی' جاسوس انگلیسی‌ها در ایران که نه «زبانشناس»، نه «تاریخ‌شناس» و نه حتی یک «محقق» بود بلکه صرفاً یک «متفکر اجتماعی-سیاسی» بود که داعیه‌ی اصلاح جامعه را داشت مأموریت داده شد که با جعل و تحریف زبان تورکی آزربایجانی را با خدعه و دغلکاری به طریقی جزو لهجه‌های زبان فارسی نشان دهد و احمد کسروی به رغم آنکه قبلاً با چاپ نمودن مقاله‌ی «اللغه الترکیه فی ایران (زبان تورکی در ایران)»، در مجله‌ العرفان سوریه، جلد ۸، شماره ۲، نوامبر ۱۹۲۲، به زبان عربی بر برتریت زبان تورکی آزربایجانی پرداخته بود در به اصطلاح تحقیقات خود در روستاهای آزربایجان با پیدا نمودن عده‌ی خیلی معدودی که به لهجه‌های «تاتی و هرزنی» صحبت می‌نمایند شعبده‌ی زبان «آذری» را از آستین خود درآورده و با انتشار کتاب «آذری یا زبان باستان آذربایجان» جنایت تاریخی خود بر علیه زبان و هویت « تورک‌های آزربایجان» را به معرض نمایش می‌گذارد و به رغم آنکه کسروى در سالهاى آخر عمر خود از آزربایجان‌ستیزى و تورک‌ستیزی ابراز پشیمانى نموده بود اما تاوان خیانت و جنایت زبانی-هویتی‌اش بر علیه «تورک‌های آزربایجان» را به نحوی دردناک پس داده و پس از ترور به فجیع‌ترین شکل ممکن توسط «فدائیان اسلام» جنازه‌اش بر روی زمین مانده و هیچ گورستانی حاضر نبوده است جسد وی در آن دفن شود و نهایتاً گویا جسدش به کوههای شمیران برده شده و در گودالی در کنار یک درخت دفن شده است. این است عاقبت خیانت‌کاران و جنایت‌کاران بر علیه ملت خود و کسانی که امروز مثل طوطی جعلیات کسروی را تکرار می‌نمایند عاقبتی بهتر از وی نداشته و در پیشگاه تاریخ روسیاه خواهند شد.

حق‌جو و حق‌طلب باشیم.