Skip to main content

شاهنامه فردوسی تنها دیوانی از

شاهنامه فردوسی تنها دیوانی از
تبریزی

شاهنامه فردوسی تنها دیوانی از سروده هائی است که نه ارزش تاریخی تاریخی دارند و نه ارزشی برای وندآوری! بسیاری از بخش های شاهنامه نیز بدبختانه باید پان نامه نامیده شوند نه شاهنامه! از سوی دیگر بسیاری از پژوهشگران هماوازند که با آن که فردوسی باورمند به مردسالاری بود و به زن ها به چشم خواری می نگریست اما این چامه که در آن آمده است: (زن و اژدها هر دو در خاک به / جهان پاک از این هر دو ناپاک به) سروده فردوسی نیست! همچنان که پاره ای از چامه های خیام، ناصرخسرو، مولوی، سعدی و ..... نیز سروده اینان نیستند و دیگران آنها را سروده اند و هر چامی که با روش فردوسی سروده شده باشد نشانه سرایش آن از سوی فردوسی نیست! چنان که سروده زیر به سبک فردوسی سروده شده است و تا دیرگاهی اندیشمندان بر آن بودند که سراینده آن فردوسی است اما سرانجام پژوهشگران به این هوده رسیدند که سرایش این سروده ها کار فردوسی نیست:

ز پان ترک و پان فارس و پان آریا / پیاپی نوشتند پان نامه ها / در آن گه که شد نرخ نان بیشتر / به تبریز و تهران و در شوشتر / در ایران گلوبال همی تاختند / از این تاخت و تاز مردمان باختند / یکی بدگهر داند آریائیان / یکی در ستیز است با تازیان / پیاپی نویسد یکی از تبار / پس از نوش جان کردن خاویار / نویسد کس دیگری از نژاد / پس از خوردن ران مرغ و سالاد / تو چسبیده ای چون کنه از زبان / ندارم کنون من داداش آب و نان / من اندر پی سنگک و بربری / تو کیف پر از پول به بانک می بری / سخن کوته ای مردم دردمند / تو ای کارگر، رنجبر، کارمند / نباشد امیدت به این ناکسان / که پان نامه چی هست چون کرکسان!

پژوهشگران و اندیشمندان و سخنوران تا دیرگاهی سرایش این سروده های نغز و خردمندانه را کار حکیم ابوالقاسم فردوسی می پنداشتند اما هم اکنون بسیاری از پژوهشگران فرهنگستان های زبان و ادب پارسی در سرتاسر جهان بر آنند که این سروده های نغز و پرمایه را صدها سال پیش حکیم ابوالقاسم تبریزی در سده بیست و یکم میلادی برابر با سده پانزدهم هجری سروده است!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

چام، چامه، چکامه = شعر، نظم
چان، چانه = متن، نثر
وندآورد، وندآوری = استدلال، استناد
هوده = نتیجه
بیهوده = بی نتیجه