شاهنامه فردوسی تنها دیوانی از سروده هائی است که نه ارزش تاریخی تاریخی دارند و نه ارزشی برای وندآوری! بسیاری از بخش های شاهنامه نیز بدبختانه باید پان نامه نامیده شوند نه شاهنامه! از سوی دیگر بسیاری از پژوهشگران هماوازند که با آن که فردوسی باورمند به مردسالاری بود و به زن ها به چشم خواری می نگریست اما این چامه که در آن آمده است: (زن و اژدها هر دو در خاک به / جهان پاک از این هر دو ناپاک به) سروده فردوسی نیست! همچنان که پاره ای از چامه های خیام، ناصرخسرو، مولوی، سعدی و ..... نیز سروده اینان نیستند و دیگران آنها را سروده اند و هر چامی که با روش فردوسی سروده شده باشد نشانه سرایش آن از سوی فردوسی نیست! چنان که سروده زیر به سبک فردوسی سروده شده است و تا دیرگاهی اندیشمندان بر آن بودند که سراینده آن فردوسی است اما سرانجام پژوهشگران به این هوده رسیدند که سرایش این سروده ها کار فردوسی نیست:
پژوهشگران و اندیشمندان و سخنوران تا دیرگاهی سرایش این سروده های نغز و خردمندانه را کار حکیم ابوالقاسم فردوسی می پنداشتند اما هم اکنون بسیاری از پژوهشگران فرهنگستان های زبان و ادب پارسی در سرتاسر جهان بر آنند که این سروده های نغز و پرمایه را صدها سال پیش حکیم ابوالقاسم تبریزی در سده بیست و یکم میلادی برابر با سده پانزدهم هجری سروده است!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چام، چامه، چکامه = شعر، نظم
چان، چانه = متن، نثر
وندآورد، وندآوری = استدلال، استناد
هوده = نتیجه
بیهوده = بی نتیجه